گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

شاه نعمت‌الله ولی:چشم ما روشن به نور روی اوست هرچه بیند دوست را بیند به دوست

❈۱❈
چشم ما روشن به نور روی اوست هرچه بیند دوست را بیند به دوست
عاشق و معشوق ما هر دو یکی است تا نپنداری که این رشته دوتوست
❈۲❈
جرعهٔ جام می ما هر که خورد چون محبان دائما در جستجوست
عشق سرمست است و فارغ از همه عقل مخمور است و هم در گفتگوست
❈۳❈
بسته ام نقش خیالش در نظر هرچه دیده می شود چشمم بر اوست
خرقه می شویم به جام می مدام مدتی شد تا مرا این شست و شوست
❈۴❈
هر که بیند نعمت الله با همه بد نبیند هرچه می بیند نکوست

فایل صوتی غزلیات غزل شمارهٔ ۳۴۵

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها