شاه نعمتالله ولی:ما را وجود نیست و گر هست وجود اوست بود وجود ما به حقیقت وجود اوست
❈۱❈
ما را وجود نیست و گر هست وجود اوست
بود وجود ما به حقیقت وجود اوست
بی نور بود ِ او نبُود بود هیچ بود
بودی که هست پرتوی از نور بود اوست
❈۲❈
بشنو به ذوق گفتهٔ عشاق بزم عشق
کین قول عاشقانه ز گفت و شنود اوست
عود دلم به آتش عشقش روان بسوخت
بوی خوشی که می شنوی بوی عود اوست
❈۳❈
گر رند دردمند خورد درد گو منال
کاین شربتی نکوست زیان نیست سود اوست
مستیم و لاابالی و بر دست جام می
در بزم هر چه هست ز انعام جود اوست
❈۴❈
این قول سید است که نامش چو بشنوی
واجب شود به تو سخنی کان درود اوست
کامنت ها