گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

شاه نعمت‌الله ولی:با آفتاب حسنش مه نزد او هلالی است هر ذره ای که بینی او را از او هلالی است

❈۱❈
با آفتاب حسنش مه نزد او هلالی است هر ذره ای که بینی او را از او هلالی است
هر مختصر که بینی او معتبر بزرگیست نقصی اگر بیابی آن نقص هم کمالی است
❈۲❈
جائی که جز یکی نیست مثلش چگونه باشد دو آینه از آن رو تمثال بی مثالی است
گیتی نمای ساقیست هر ساغری که نوشیم عینی که دیده بیند سرچشمه زلالی است
❈۳❈
او آفتاب تابان عالم همه چو سایه غیرش مخوان که غیرش نزدیک ما خیالی است
عشق است جان عالم جانم فدای جانان جانی که عشق دارد آن جان بی زوالی است
❈۴❈
امروز یار ما شو بگذار دی و فردا با حال نعمت الله اینها همه مجالیست

فایل صوتی غزلیات غزل شمارهٔ ۳۶۶

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها