شاه نعمتالله ولی:عشق را خود قرار پیدا نیست دو نفس حضرتش به یک جا نیست
❈۱❈
عشق را خود قرار پیدا نیست
دو نفس حضرتش به یک جا نیست
همچو دریا مدام در موج است
این چنین بحر هیچ دریا نیست
❈۲❈
عین عشقیم لاجرم شب و روز
صبر و آرام در دل ما نیست
نور چشم است و در نظر پیداست
دیده ای کان ندید بینا نیست
❈۳❈
بیقراری عشق شورانگیز
در غم هست و نیست گویا نیست
عشق را هم ز عشق باید جست
خبر از حال او جز او را نیست
❈۴❈
ذوق سید ز نعمت الله جو
وصف او حد گفتن ما نیست
کامنت ها