گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

شاه نعمت‌الله ولی:شک به عدم نیست که او هیچ نیست شک به وجود است و هم او هیچ نیست

❈۱❈
شک به عدم نیست که او هیچ نیست شک به وجود است و هم او هیچ نیست
نیست گمانم که جز او هیچ نیست هست یقینم که جز او هیچ نیست
❈۲❈
معنی هو با تو بگویم که چیست اوست دگر این من و تو هیچ نیست
یک سخنی بشنو و یکرنگ باش قول یکی گفتن و دو هیچ نیست
❈۳❈
ما و منی را بگذار ای عزیز کز من و ما یک سر مو هیچ نیست
غیر خدا هیچ بود هیچ هیچ هیچ نه ای هیچ مجو هیچ نیست
❈۴❈
نوش کن و باش خموش و برو هیچ مگو گفت و مگو هیچ نیست
خم می آور چه کنم جام را مست و خرابیم و سبو هیچ نیست
❈۵❈
عاشق سید شو و معشوق او باش بکی رو که دورو هیچ نیست

فایل صوتی غزلیات غزل شمارهٔ ۳۷۴

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

یوسف
2019-06-24T07:25:45
فکر می کنم مصرع آخر کلمه یکی باید باشه نه بکی.ممنون