شاه نعمتالله ولی:موج دریائیم و هر دو غیر آبی هست نیست در میان ما و او جز ناحجابی هست نیست
❈۱❈
موج دریائیم و هر دو غیر آبی هست نیست
در میان ما و او جز ناحجابی هست نیست
در خرابات مغان هستند سر مستان ولی
همچو من رند خوشی مست خرابی هست نیست
❈۲❈
ما شراب ذوق از آن لعل لبش نوشیده ایم
خوبتر زین جام و خوشتر زان شرابی هست نیست
نیست هستی غیر آن سلطان بی همتای ما
ورکسی گوید که هست آن در حسابی هست نیست
❈۳❈
ز آفتاب روی او ذرات عالم روشن است
درنظر پیداست غیر از آفتابی هست نیست
عقل اگر در خواب می بیند خیال دیگری
اعتباری بر خیالی یا به خوابی هست نیست
❈۴❈
نعمت الله این سخن از ذوق می گوید مدام
این چنین مستانه قولی در کتابی هست نیست
کامنت ها