گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

شاه نعمت‌الله ولی:عشق را در مجلس عشاق ننگی هست نیست عاشق دیوانه را از ننگ ننگی هست نیست

❈۱❈
عشق را در مجلس عشاق ننگی هست نیست عاشق دیوانه را از ننگ ننگی هست نیست
صبغة الله می دهد این رنگ بی رنگی بما خوشتر از بیرنگی ما هیچ رنگی هست نیست
❈۲❈
عاقلان با یکدیگر هر دم نزاعی می کند عاشقان را با خود و با غیر جنگی هست نیست
زاهد مخمور مستان را ملامت می کند بی تکلف همچو او بی عقل دنگی هست نیست
❈۳❈
بی خیال روی او نقشی نبیند چشم ما بی هوای عشق او در کوه سنگی هست نیست
دل به دنیا داده ایم و آبروئی یافتیم در محیط عشق او جز ما نهنگی هست نیست
❈۴❈
پادشاهان جهان بسیار دیدَستم ولی همچو آن سلطان ثمر سلطان لنگی هست نیست
عاشقانه در میان ماه رویان جسته ایم مثل این معشوق سید شوخ و شنگی هست نیست

فایل صوتی غزلیات غزل شمارهٔ ۳۹۵

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها