گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

شاه نعمت‌الله ولی:آتش عشقش تمام عود وجودم بسوخت بوی خوشم را چو یافت دیر نه زودم بسوخت

❈۱❈
آتش عشقش تمام عود وجودم بسوخت بوی خوشم را چو یافت دیر نه زودم بسوخت
شمع معنبر نهاد مجلس جان بر فروخت در دل مجمر مرا زود چو عودم بسوخت
❈۲❈
تا نزنم دم دگر از خود و از معرفت عارف معروف من غیب و شهودم بسوخت
یک نفسی جام می همدم ما بود دوش از دم دل سوز ما نیست و بودم بسوخت
❈۳❈
آتش سودای او گرد دکانم گرفت جمله قماشی که بود مایه و سودم بسوخت
ملک فنا و بقا جمله بر انداختم چند از این و از آن بود و نبودم بسوخت
❈۴❈
سوختهٔ همچو من در همه عالم مجوی کز نفس سیدم جمله وجودم بسوخت

فایل صوتی غزلیات غزل شمارهٔ ۴۱۱

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها