شاه نعمتالله ولی:بلبل چو هوای گلستان یافت هر کام که بود در زمان یافت
❈۱❈
بلبل چو هوای گلستان یافت
هر کام که بود در زمان یافت
در صومعه دل نیافت ذوقی
ذوقی ز حضور عاشقان یافت
❈۲❈
بی جام شراب عشق ساقی
نتوان کامی در این جهان یافت
هر زنده دلی که کشتهٔ اوست
چون خضر حیات جاودان یافت
❈۳❈
تا دردی دردنوش کردیم
دل از همه دردها امان یافت
عمری است که می خورم می عشق
هر چیز که یافت دل از آن یافت
❈۴❈
در کنج دل شکستهٔ من
گنجی است که جان من عیان یافت
زهد از بر ما کناره ای کرد
تا ساغر و باده در میان یافت
❈۵❈
مستیم و حریف نعمت الله
بزمی به از این کجا توان یافت
کامنت ها