گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

شاه نعمت‌الله ولی:نعمت الله جان به جانان داد و رفت بر در میخانه مست افتاد و رفت

❈۱❈
نعمت الله جان به جانان داد و رفت بر در میخانه مست افتاد و رفت
سید ما بندهٔ خاص خداست گوییا شد از جهان آزاد و رفت
❈۲❈
قرب صد سالی غم هجران کشید عاقبت از وصل شد دلشاد و رفت
تا نپنداری که او معدوم گشت یا بداد او عمر خود بر باد و رفت
❈۳❈
برقعه ای از جسم و جان بربسته بود بند برقع را ز رو بگشاد و رفت
در خرابات مغان مست و خراب سر به پای خم می بنهاد و رفت
❈۴❈
چون ندای ارجعی از حق شنود زنده دل از عشق او جان داد و رفت
کل شیئی هالک الا وجهه خواند بر دنیای بی بنیاد و رفت
❈۵❈
نعمت الله دوستان یادش کنید تا نگوئی رفت او از یاد و رفت

فایل صوتی غزلیات غزل شمارهٔ ۴۲۵

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها