گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

شاه نعمت‌الله ولی:یار ما زاری ما نشنید و رفت آمد و در حال وا گردید و رفت

❈۱❈
یار ما زاری ما نشنید و رفت آمد و در حال وا گردید و رفت
زلف او در تاب رفت از دست ما دل ربود و سر ز ما پیچید و رفت
❈۲❈
جان ما را یک زمان دلشاد کرد حال ما را یک زمان وا دید و رفت
عمر ما بود و روان از ما گذشت گفتمش بنشین دمی نشنید و رفت
❈۳❈
گر چه او با جان منش پیوندهاست بی وفا پیوند خود ببرید و رفت
عقل آمد تا مرا راهی زند رند مستی دید از او ترسید و رفت
❈۴❈
نعمت الله بود یار غار ما گوشه ای از بوستان بگزید و رفت

فایل صوتی غزلیات غزل شمارهٔ ۴۲۹

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها