گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

شاه نعمت‌الله ولی:به خرابات مغان بی سر و پا خواهم رفت دردمندانه به امید دوا خواهم رفت

❈۱❈
به خرابات مغان بی سر و پا خواهم رفت دردمندانه به امید دوا خواهم رفت
باز زنار سر زلف بتی خواهم بست من سودا زده در دام بلا خواهم رفت
❈۲❈
گنج در گوشهٔ میخانهٔ سرمستان است از چنین جای خوشی بنده کجا خواهم رفت
چون سر دار فنا دار بقا می بخشد عاشقانه به سردار فنا خواهم رفت
❈۳❈
می روم تا به سراپردهٔ او مست و خراب بر در عاقل مخمور چرا خواهم رفت
به امیدی که مگر خاک در او گردم میل دارم که چه بادی به هوا خواهم رفت
❈۴❈
ای که گوئی به کجا می رود این سید ما از خدا آمده بودم به خدا خواهم رفت

فایل صوتی غزلیات غزل شمارهٔ ۴۳۲

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها