گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

شاه نعمت‌الله ولی:جان بی جانان تن بی جان بود خوش نباشد جان که بی جانان بود

❈۱❈
جان بی جانان تن بی جان بود خوش نباشد جان که بی جانان بود
کنج دل گنجینهٔ عشق وی است آنچنان گنجی در این ویران بود
❈۲❈
چشم ما بسته خیالش در نظر روشنی دیدهٔ ما آن بود
آفتابست او و عالم سایه بان این چنین پیدا چنان پنهان بود
❈۳❈
دل به دریا ده بیا با ما نشین زانکه اینجا بحر بی پایان بود
دو نماید صورت و معنی یکی است موج و دریا نزد ما یکسان بود
❈۴❈
نعمت الله در خرابات مغان دیدم او ساقی سرمستان بود

فایل صوتی غزلیات غزل شمارهٔ ۴۸۶

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها