گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

شاه نعمت‌الله ولی:جان بی جانان تن بی جان بود خوش بود جانی که با جانان بود

❈۱❈
جان بی جانان تن بی جان بود خوش بود جانی که با جانان بود
دردمندان را دوا درد دل است این چنین دردی مرا درمان بود
❈۲❈
عشق را خود با سر و سامان چه کار کار عاشق بی سر و سامان بود
هر که او پابستهٔ زلف بتی است همچو مو پیوسته سرگردان بود
❈۳❈
هر کسی کز عشق او کشته شود او نمیرد زنده جاویدان بود
عشق او گنجی و دل پروانه ای جای گنجش در دل ویران بود
❈۴❈
سید و بنده اگر خواهی بیا نعمت الله جو که این و آن بود

فایل صوتی غزلیات غزل شمارهٔ ۴۸۹

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها