شاه نعمتالله ولی:خوش بود دردی که درمان او بود خرم آن جانی که جانان او بود
❈۱❈
خوش بود دردی که درمان او بود
خرم آن جانی که جانان او بود
کفر زلفش رونق ایمان ماست
کفر کی باشد که ایمان او بود
❈۲❈
گرد عالم روز و شب گردیده ام
دیده ام پیدا و پنهان او بود
بی نشانی آیتی در شأن اوست
شأن او نام و نشان او بود
❈۳❈
موج دریائیم و دریا عین ماست
هر چه ما داریم آن او بود
عین او در عین ما چون شد عیان
در همه عالم عیان او بود
❈۴❈
عارفانه گفتهٔ سید بخوان
کاین معانی از بیان او بود
کامنت ها