شاه نعمتالله ولی:در نظر گر نور روی او بود هرچه آید در نظر نیکو بود
❈۱❈
در نظر گر نور روی او بود
هرچه آید در نظر نیکو بود
عالمی از جود او دارد وجود
بی وجود او وجودی چو بود
❈۲❈
هر کجا شاهیست در تخت وجود
پیش آن سلطان ما آنجو بود
یک سر موئی نیابی وصل او
گر حجاب تو سر یک مو بود
❈۳❈
هر که او گم کردهٔ خود باز یافت
روز و شب چون ما به جست و جو بود
التفاتی گر به خلوت باشدش
چشم ما خلوتسرای او بود
❈۴❈
نعمت الله چون در آئینه نمود
دو نماید گر چو او یکرو بود
کامنت ها