شاه نعمتالله ولی:به سراپردهٔ میخانه روان خواهم شد خوش شبی معتکف کوی مغان خواهم شد
❈۱❈
به سراپردهٔ میخانه روان خواهم شد
خوش شبی معتکف کوی مغان خواهم شد
به خرابات فنا رخت بقا خواهم برد
ترک خود کرده و بی نام و نشان خواهم شد
❈۲❈
گرچه در میکدهٔ پیر مغان پیر شدم
باز از دولت آن پیر جوان خواهم شد
چشم من غیر خیالش چو نمی بندد نقش
هرچه بینم به خیالش نگران خواهم شد
❈۳❈
هر کجا جام مئی بود به دست آوردم
گوئیا ساقی رندان جهان خواهم شد
ما چه موجیم و در این بحر پدید آمده ایم
یک دمی همدم من شو که نهان خواهم شد
❈۴❈
نعمت الله چو خیالی که تو بینی در خواب
ور چنین نیست در این هفته چنان خواهم شد
کامنت ها