گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

شاه نعمت‌الله ولی:هر که او را خبر از اهل دلانش باشد یاری اهل دلان در دل و جانش باشد

❈۱❈
هر که او را خبر از اهل دلانش باشد یاری اهل دلان در دل و جانش باشد
دردمندی که به جان دُردی دردش نوشد راحت جان طلبی در دو جهانش باشد
❈۲❈
آتش عشق دلم سوخت چنان داغی را در قیامت چو بجویند نشانش باشد
دیدهٔ اهل نظر نور از او می یابد این چنین نور چنان عین عیانش باشد
❈۳❈
عاقل ار عشق ندارد بر ما آنش نیست رند مستی طلب ای دوست که آنش باشد
هر گدائی که بود بر در سلطان دائم همچو ما بر دو جهان حکم روانش باشد
❈۴❈
نعمت الله بسی بندگی سید کرد لاجرم منصب عالی چنانش باشد

فایل صوتی غزلیات غزل شمارهٔ ۵۶۷

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها