گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

شاه نعمت‌الله ولی:نور تجلی او ساخت منور مرا صورت او شد پدید کرد مصور مرا

❈۱❈
نور تجلی او ساخت منور مرا صورت او شد پدید کرد مصور مرا
پیر خرابات عشق داد مرا جام می ساقی رندان خود کرد مقرر مرا
❈۲❈
عقل دمی دور شو از بر رندان عشق مستم و تو هشیار نیست تو در خور مرا
مجلس تو آن تو مجمع من آن من فکر پریشان تو را زلف معنبر مرا
❈۳❈
عاشق و معشوق و عشق هر سه بر ما یکیست در دو جهان هست نیست جز یک دیگر مرا
ذات ز روی صفات گشته به من آشکار عشق برای ظهور ساخته مظهر مرا
❈۴❈
بندهٔ هر سیدم سید هر بنده ام حکم خرابات داد خواجهٔ قنبر مرا

فایل صوتی غزلیات غزل شمارهٔ ۵۷

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

خشایار
2015-02-24T02:52:11
مصرع ششم املای نادرستی به نظرم دارد شاید اینطور باشد مستم و تو هوشیار، نیست تو در خور مرا