گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

شاه نعمت‌الله ولی:دلبر سرمست ما عزمی به دریا می‌کند منع نتوان کردنش چون میل مأوا می‌کند

❈۱❈
دلبر سرمست ما عزمی به دریا می‌کند منع نتوان کردنش چون میل مأوا می‌کند
چشم ما پر آب کرده خوش نشسته در نظر این عنایت بین که او با دیدهٔ ما می‌کند
❈۲❈
آفتاب حسن او هرجا که بنماید جمال هرچه آن پنهان بود چون نور پیدا می‌کند
چشم مردم دیدهٔ ما روشن است از نور او این نظر صاحب‌نظر با چشم بینا می‌کند
❈۳❈
در خرابات مغان مست خراب افتاده‌ایم هرکه دارد دولتی رغبت به آنجا می‌کند
کار دل از عشق بالایی چنین بالا گرفت لاجرم جان عزیزان قصد بالا می‌کند
❈۴❈
پادشاه است او و سید بندهٔ فرمان او دلخوشست ارچه جفای جان شیدا می‌کند

فایل صوتی غزلیات غزل شمارهٔ ۵۷۶

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها