گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

شاه نعمت‌الله ولی:هر که در کوی تو جانا نفسی بنشیند نیست ممکن که دمی بی هوسی بنشیند

❈۱❈
هر که در کوی تو جانا نفسی بنشیند نیست ممکن که دمی بی هوسی بنشیند
ننشیند دل من یک نفسی از سر پا تا که در صحبت تو خوش نفسی بنشیند
❈۲❈
خلوت نقش خیال تو بود خانهٔ چشم نتوان دید که غیر از تو کسی بنشیند
بر سر راه تو گرچه عسسان بسیارند نیست عاشق که ز خوف عسسی بنشیند
❈۳❈
مدتی شد که سر کوی تو می جست دلم از درت دور مکن گرچه بسی بنشیند
کس به فریاد من عاشق شیدا نرسد مگر آن روز که فریادرسی بنشیند
❈۴❈
نعمت الله به خلوت ننشیند بی تو شاهبازی است کجا در قفسی بنشیند

فایل صوتی غزلیات غزل شمارهٔ ۵۷۸

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها