گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

شاه نعمت‌الله ولی:چه خوش چشمی که نور او به نور روی او بیند چو نور روی او باشد همه چیزی نکو بیند

❈۱❈
چه خوش چشمی که نور او به نور روی او بیند چو نور روی او باشد همه چیزی نکو بیند
کسی کو را به خود بیند کجا من عارفش خوانم من آن کس عارفش خوانم که نور او به او بیند
❈۲❈
بود این رشتهٔ یک تو ولی احول دو تو یابد چو گم کردست سر رشته از آن یک تو دو تو بیند
کسی کو مست شد از می چه داند جام و پیمانه مگر رندی بود سرخوش که می نوشد سبو بیند
❈۳❈
اگر آئینهٔ روشن محبی در نظر آرد خود و محبوب در یک جا نشسته روبرو بیند
نبیند چشم دریا بین به غیر از عین ما دیگر اگر سرچمه ای یابد و گر در آب جو بیند
❈۴❈
خیالی گر پزد شخصی که سید غیر او دیده بگو چون نیست غیر او نگوئی غیر چو بیند

فایل صوتی غزلیات غزل شمارهٔ ۵۸۱

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها