گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

شاه نعمت‌الله ولی:خراباتست و خم در جوش و ساقی مست و ما بی خود سر از دستار نشناسیم و می از جام و نیک...

خراباتست و خم در جوش و ساقی مست و ما بی خود
سر از دستار نشناسیم و می از جام و نیک از بد
❈۱❈
حضور باده نوشان است و رندان جمله سرمستند نمی بینم کسی مخمور اگر یک بینم ور صد
اگر شمعی ز دلگرمی بپیچد از هوایش سر روان از آتش غیرت کشیدش تیغ بر سر زد
❈۲❈
ز آب و خاک میخانه مرا ایجاد فرمودند زهی جام و زهی باده زهی موجد زهی موجد
در آن سرحد که جان بازند ما آنجا وطن داریم که دارد عشق همراهی که می آید بدان سرحد
❈۳❈
گذر فرما به خاک ما زیارت کن دمی ما را که نور روح ما روشن توان دیدن در آن مرقد
صراط مستقیم من طریق نعمت الله است به عمر خود نمی گردم سر موئی ز راه خود

فایل صوتی غزلیات غزل شمارهٔ ۶۰۹

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها