گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

شاه نعمت‌الله ولی:بیا ای نور چشم ما و خوش بنشین به جای خود منور ساز مردم را و هم خلوتسرای خود

❈۱❈
بیا ای نور چشم ما و خوش بنشین به جای خود منور ساز مردم را و هم خلوتسرای خود
ز سلطانی این دنیا چه حاصل ای امیر من چرا چون ما و جدّ ما نباشی پادشای خود
❈۲❈
بیا و دردی ما را ز دست ما روان درکش و گر درد دلی داری ز خود می جو دوای خود
گلستانست و بلبل مست و ساقی جام می بر دست حریف باده نوشانیم و خوشوقت از نوای خود
❈۳❈
چرا مخمور می گردی بیا و همدم ما شو قدم در راه یاران زن مزن تیشه به پای خود
روان شد آب چشم ما که با تو ماجرا گوید دمی بنشین به چشم ما بپرس این ماجرای خود
❈۴❈
مرید نعمت الله شو که پیر عاشقان گردی هوای او به دست آور رها کن این هوای خود

فایل صوتی غزلیات غزل شمارهٔ ۶۵۲

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها