گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

شاه نعمت‌الله ولی:آفتاب از رخ نقاب مه گشود شب گذشت و روز روشن رو نمود

❈۱❈
آفتاب از رخ نقاب مه گشود شب گذشت و روز روشن رو نمود
شد منور عالمی از نور او یک ستاره گوئیا هرگز نبود
❈۲❈
هر چه موجود است از نور ویست خود کجا موجود باشد بی وجود
خانقاه و صومعه در بسته شد چون در میخانه ساقی برگشود
❈۳❈
آتش عشقش دل ما را بسوخت سوخت درد عشق او جانم چه عود
گفتهٔ مستانهٔ ما قول اوست عاشقانه این سخن باید شنود
❈۴❈
نعمت اللهی و از خود بی خبر قدر این نعمت نمی دانی چه سود

فایل صوتی غزلیات غزل شمارهٔ ۶۷۴

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها