گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

شاه نعمت‌الله ولی:زاهد دگر از خلوت تقوی به درافتاد عقل آمد و با عشق درافتاد ور افتاد

❈۱❈
زاهد دگر از خلوت تقوی به درافتاد عقل آمد و با عشق درافتاد ور افتاد
ما سر به در خانهٔ خمار نهادیم پا بر سر ما هر که نهاد او به سر افتاد
❈۲❈
مه روشنئی یافت که شد بدر تمامی نوری مگر از مهر رخت بر قمر افتاد
افتاد در این کوی خرابات بسی دل المنة لله که بار دگر افتاد
❈۳❈
برخواستن از رهگذر او نتواند هر عاشق مستی که در آن رهگذر افتاد
در خواب به جز نقش خیالش نتوان دید ور زانکه کسی دید مرا از نظر افتاد
❈۴❈
صد بار درین کوی خرابات فتادم عیبم مکن ارزان که گذارم دگر افتاد
هر دیده که او نقش خیال دگری دید گر مردم چشم است که او از بصر افتاد
❈۵❈
رندی که به میخانهٔ سید گذری کرد تا یافت خبر مست شد و بی خبر افتاد

فایل صوتی غزلیات غزل شمارهٔ ۷۲۴

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها