شاه نعمتالله ولی:عمر ما رفته بود باز آمد کارساز خوشم به ساز آمد
❈۱❈
عمر ما رفته بود باز آمد
کارساز خوشم به ساز آمد
مطربم ساز عاشقان بنواخت
باز آواز دلنواز آمد
❈۲❈
می کند باز ناز خواجه ایاز
جان محمود در نیاز آمد
نقد قلبی ز آتش عشقش
گرم گردید و پاکباز آمد
❈۳❈
باز پرواز کرد از بر شاه
کرد صید خوشی و باز آمد
عشق مستست و جام می بر دست
در ولایت به ترکتاز آمد
❈۴❈
نعمت الله رسید مست و خراب
این چنین حاجی از حجاز آمد
کامنت ها