گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

شاه نعمت‌الله ولی:نوریست که آن نور به آن نور توان دید هر دیده که آن دید یقین دان که چنان دید

❈۱❈
نوریست که آن نور به آن نور توان دید هر دیده که آن دید یقین دان که چنان دید
جام می عشق است که در دور روان است در دور قمر هر که نظر کرد روان دید
❈۲❈
در آینه بنمود جمال و چه جمالی خود را چه به خود دید ، به خود خود نگران دید
چشمی که نظر از نظر اهل نظر یافت در هر چه نظر کرد همین دید و همان دید
❈۳❈
بی نام و نشان شو که نشان نقش خیالیست این نیست نشانی که تو گوئی به نشان دید
گوئی که مرا هست تمنای وصالش نقشی و خیالی است که درخواب توان دید
❈۴❈
نوریست که سید به همه خلق نماید یاری که نظر کرد به هر دیده عیان دید

فایل صوتی غزلیات غزل شمارهٔ ۷۶۶

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها