گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

شاه نعمت‌الله ولی:بر هر دریکه رفتیم بر ما روان گشودند پرده چو برگرفتند روئی به ما نمودند

❈۱❈
بر هر دریکه رفتیم بر ما روان گشودند پرده چو برگرفتند روئی به ما نمودند
از هر دریچه ماهی با ما کرشمه کردند و آن دلبران سرمست دلهای ما ربودند
❈۲❈
نقشش خیال عالم باشد حباب بر آب پیدا شدند و رفتند گوئی که خود نبودند
گوئی شراب خانه در بسته اند یا نه آری درین زمانه آن در به ما گشودند
❈۳❈
یاران رند سرمست در پای خم فتادند سرها نهاده بر خاک گوئی که در سجودند
معشوق و عشق و عاشق باشد یکی و سه نام گر اندکند و بسیار مجموع یک وجودند
❈۴❈
مستانه جان و جانان با همدگر نشستند اسرار نعمت الله گفتند و هم شنودند

فایل صوتی غزلیات غزل شمارهٔ ۷۸۴

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها