گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

شاه نعمت‌الله ولی:اگر سودای ما داری ز سودای جهان بگذر و گر از سر همی ترسی ز سودای چنان بگذر

❈۱❈
اگر سودای ما داری ز سودای جهان بگذر و گر از سر همی ترسی ز سودای چنان بگذر
در این دریای بی‌پایان در آ با ما خوشی بنشین نشان بی‌نشان پرسی ز نام و از نشان بگذر
❈۲❈
هوای عشق او داری هوای خویشتن بگذار خیالش نقش می‌بندی رها کن دل ز جان بگذر
خرابات است و ما سرمست و ساقی جام می بر دست بهشت جاودان جویی به بزم عاشقان بگذر
❈۳❈
اگر مست خوشی بینی به چشم خویش بنشانش و گر مخمور پیش آید مبین او را روان بگذر
در آ در کنج دل بنشین که دل گنجینهٔ شاه است بجو آن گنج سلطانی ز گنج شایگان بگذر
❈۴❈
چو سید طالب او شو که مطلوبی شوی چون او طلب کن آنکه می‌دانی بیا از این و آن بگذر

فایل صوتی غزلیات غزل شمارهٔ ۸۰۸

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

مجتبی
2020-03-07T10:20:17
ببخشید به نظرم می رسد وزن شعر(مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعلتن) باشد. اگر اشتباه نمی کنم لطفاً تصخیخ بفرمایید.
مجتبی
2018-09-30T21:11:02
به نظرم می رسد که وزن شعر (مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن) باشد، اگر اشتباه نمی کنم لطفاً تصحیح بفرمایید.