شاه نعمتالله ولی:قطره قطره جمع کن دریا نگر آب را می نوش و ذوق ما نگر
❈۱❈
قطره قطره جمع کن دریا نگر
آب را می نوش و ذوق ما نگر
گر نه ای احول یکی را دو مبین
سر به سر یکتای بی همتا نگر
❈۲❈
آینه گر صد نماید ور هزار
در صفای هر یکی او را نگر
هر چه بینی مظهر اسمای اوست
مظهر ما در همه اشیانگر
❈۳❈
آفتابی می نگردد ذرهٔ
یک نظر در روی مه سیما نگر
گر تو می پرسی که جای او کجاست
جای آن بی جای ما هر جا نگر
❈۴❈
نعمت الله را به نور او ببین
چشم بگشا دیدهٔ بینا نگر
کامنت ها