گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

شاه نعمت‌الله ولی:جام جهان نماست که داریم در نظر در وی نگاه کن که بیابی ز ما خبر

❈۱❈
جام جهان نماست که داریم در نظر در وی نگاه کن که بیابی ز ما خبر
تمثال حسن اوست در این آینه عیان یا نور آفتاب که پیداست در قمر
❈۲❈
گر چشم روشن تو از آن نور دیده است در هر چه بنگری به همان نور می نگر
نقش خیال غیر چه بندی که هیچ نیست بگذر ز غیر او و هم از خویش درگذر
❈۳❈
مائیم کنج خلوت و رندان باده نوش دائم نشسته ایم و نگردیم در به در
ساقی مدام ساغر می می دهد به ما نوشیم عاشقانه و جوئیم ازو دگر
❈۴❈
در چشم مست سید ما هر که دید گفت نور محمدی است که پیداست در بصر

فایل صوتی غزلیات غزل شمارهٔ ۸۵۳

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها