شاه نعمتالله ولی:نور روی اوست ما را در نظر آینه بردار و رویش می نگر
❈۱❈
نور روی اوست ما را در نظر
آینه بردار و رویش می نگر
یک وجود و صد هزاران آینه
آن یکی در هر یکی خوش می شمر
❈۲❈
ذوق اگر داری درین دریا نشین
تا دمی از حال ما یابی خبر
گنج اگر جوئی بجو در کنج دل
چند گردی در پی زر در به در
❈۳❈
آینه گر صد نماید گر هزار
می نماید آفتابی در نظر
سایه بان حضرت او عالم است
نور او می بین و در عالم نگر
❈۴❈
دم به دم ساقی گرت جامی دهد
عاشقانه نوش کن می جو دگر
در خرابات مغان در نه قدم
عمر خود در پای خم می بر بسر
❈۵❈
عشقبازی معتبر کاری بود
کار سید خود نباشد مختصر
کامنت ها