گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

شاه نعمت‌الله ولی:گرفته عشق او دستم دگر بار ز دست عقل وارستم دگر بار

❈۱❈
گرفته عشق او دستم دگر بار ز دست عقل وارستم دگر بار
به صد دستان گرفتم دست ساقی بزن دستی که زان رستم دگر بار
❈۲❈
به عشق چشم مست می فروشش به حمدلله که سرمستم دگر بار
ببستم بر میان زنار زلفش چو زلفش توبه بشکستم دگر بار
❈۳❈
چو دانستم که غیر او دگر نیست ز غیرت غیر نپرستم دگر بار
مرا گر هست هستی هستی اوست ز خود فانی به او هستم دگر بار
❈۴❈
روان برخواستم از یار و اغیار خوشی با یار بنشستم دگر بار
به سرمستی لبش را بوسه دادم لب خود را از آن خستم دگر بار
❈۵❈
به کنج صومعه در بند بودم شکستم بند را جستم دگر بار
ز خود بگسستم و پیوست گشتم از آن گویم که پیوستم دگر بار
❈۶❈
حریف سید سرمست اویم ز جام عشق او مستم دگر بار

فایل صوتی غزلیات غزل شمارهٔ ۸۷۱

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها