شاه نعمتالله ولی:یار یاران یار باش ای یار چه کنی دوستی تو با اغیار
❈۱❈
یار یاران یار باش ای یار
چه کنی دوستی تو با اغیار
نار چون نار را نمی سوزد
نار شو تا تو را نسوزد نار
❈۲❈
سر موئی حجاب اگر داری
به سر ما که ازمیان بردار
جان به جانان سپار و خوش می باش
دل رها کن به خدمت دلدار
❈۳❈
کار ما عاشقی و میخواری است
غیر از این نیست عاشقان را کار
رند مست از خمار نندیشد
زان که باشد مدام با اغیار
❈۴❈
وحده لاشریک له گفتم
کردم اقرار کی کنم انکار
گرچه دل را تو قلب می خوانی
باشد آن نقد مخزن اسرار
❈۵❈
گفتهٔ سیدم خوشی می خواند
نعمت الله ز یاد هم مگذار
کامنت ها