گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

شاه نعمت‌الله ولی:بندهٔ خود ز خاک ره بردار یک زمانی مرا به من بگذار

❈۱❈
بندهٔ خود ز خاک ره بردار یک زمانی مرا به من بگذار
جان سپاری کنم به دیده و سر گر تو گوئی که جان روا بسپار
❈۲❈
ای دل ار عاشقی بیا می نوش تا که گردی ز عمر برخوردار
ذوق عاقل مجو تو از عاقل روی چون گل به نوک خار مخار
❈۳❈
کار ما عاشقی و میخواریست دولت این دولتست و کار این کار
گنج داری و بینوا گردی کنج دل جوی و گنج را بردار
❈۴❈
بر سر دار اگر نهی قدمی نعمت الله بود تو را سردار

فایل صوتی غزلیات غزل شمارهٔ ۸۸۷

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها