گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

شاه نعمت‌الله ولی:برو ای عقل سرگردان که ما مستیم و تو مخمور سبکروحان همه جمع و گرانجانان از اینجا دو...

❈۱❈
برو ای عقل سرگردان که ما مستیم و تو مخمور سبکروحان همه جمع و گرانجانان از اینجا دور
ز نورآفتاب ما همه عالم منور شد ببین هر ذرهٔ روشن که بنماید به تو آن نور
❈۲❈
سر دار فنای او بقا بخشد به سرداران از این دار فنا دارد بقای جاودان منصور
مرا منشور سلطانی شه ملک ولایت کرد نشان آل او دارد که دارد این چنین منشور
❈۳❈
همه عالم طلسماتند و اسما گنج و ما خازن از آن هر کنج ویرانه بود گنجی به او معمور
خیالش نقش می بندم به هر صورت که پیش آید چنان نوری کجا گردد به چشم چون منی مستور
❈۴❈
اگر آئینه ای خواهی که روی خود در او بینی ببین در دیدهٔ سید نظر کن ناظر و منظور

فایل صوتی غزلیات غزل شمارهٔ ۸۸۹

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها