شاه نعمتالله ولی:رنج غربت تو از غریبان پرس دردمندی ز دردمندان پرس
❈۱❈
رنج غربت تو از غریبان پرس
دردمندی ز دردمندان پرس
ذوق سرمستئی که ما داریم
گر ندانی بیا ز رندان پرس
❈۲❈
کفر زلفش که می برد ایمان
مو به مو از من پریشان پرس
رند مست خوشی اگر یابی
به دمی از منش فراوان پرس
❈۳❈
عاشقان حال عاشقان دانند
حالت عاشقی از ایشان پرس
دامن دل بگیر و دلبر جوی
جان فدا کن خبر ز جانان پرس
❈۴❈
جام وحدت بنوش رندانه
ذوق این می ز باده نوشان پرس
در دل ما در آ و خوش بنشین
گنج جوئی ز کنج ویران پرس
❈۵❈
نور خورشید را به ما بخشید
حسن ماهان ز ماه رویان پرس
عشق لیلی ز جان مجنون جو
ذوق بلقیس از سلیمان پرس
❈۶❈
نعمت الله یار یاران است
حال این یار ما ز یاران پرس
کامنت ها