گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

شاه نعمت‌الله ولی:پریشان کرد حال من سر زلف پریشانش بر افکن زلف از عارض شب من روز گردانش

❈۱❈
پریشان کرد حال من سر زلف پریشانش بر افکن زلف از عارض شب من روز گردانش
چه خوش درد دلی دارم که هر درمان فدای او به جان این درد می جویم نخواهم کرد درمانش
❈۲❈
دلم گنجینهٔ عشق است و نقدگنج او در وی اگر گنج خوشی جوئی بجو در کنج ویرانش
اگر در مجلس رندان زمانی فرصتی یابی ز ذوق این شعر مستانه درآن مجلس فروخوانش
❈۳❈
اگر زاهد ز مخموری نخواهد نعمت الله را به جان جملهٔ رندان که می خواهند رندانش

فایل صوتی غزلیات غزل شمارهٔ ۹۵۲

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها