شاه نعمتالله ولی:از تعیُن اسم اعظم رو نمود در حقیقت آن تعین اسم بود
❈۱❈
از تعیُن اسم اعظم رو نمود
در حقیقت آن تعین اسم بود
بی تعین نه نشان و نام هم
بی تعین نه می است و جام هم
❈۲❈
وحدت دانش تعین گفته اند
در این معنی به حکمت سفته اند
یک تعین اصل و باقی فرع او
آن تعین در همه بنگر نکو
❈۳❈
آن تعین مبدع و مرجع بود
یک حقیقت منبع و مأوا بود
جملهٔ اشیا ظلالات ویند
بی تعین جمله اعیان ویند
❈۴❈
هر تعین ز آن تعین حاصل است
با همه آن یک تعین واصل است
آن تعین همچو خمّ می به جوش
از همه جامی تعین باده نوش
❈۵❈
از صفت برتر بود تزکیه ذات
از وجود اوست اسماء و صفات
اصل مجموع برازخ خوانمش
برزخ بحر ازل می دانمش
❈۶❈
درهٔ بیضا ازین دریای ماست
حضرت یکتای بی همتای ماست
نفس کل از عقل کل آمد پدید
جزو و کل از جام مُل آمد پدید
❈۷❈
بعد از این عالم مثال مطلق است
این سخن نزد محقق بر حق است
آنگهی باشد شهادت هرچه هست
خواه مخمور است و خواهی رند مست
❈۸❈
جام و می ساقیش می خوانیم ما
فاضل و باقیش می دانیم ما
کامنت ها