گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

شاه نعمت‌الله ولی:ز ذوق خود تو را آگاه کردم بهانه آفتاب و ماه کردم

❈۱❈
ز ذوق خود تو را آگاه کردم بهانه آفتاب و ماه کردم
دوئی بگذار تا باشی یگانه مراد ما یکی دیگر بهانه
❈۲❈
درآ در حلقهٔ رندان سرمست تو را گر میل ذوق عارفانست
فنا شو تا بقا یابی ز باقی سبو می کش که یابی لطف ساقی
❈۳❈
خراباتست و ما مست و خرابیم چو رندان اوفتاده در شرابیم
ز بحری قطره ای گفتم عیانش معانی خوشی کردم بیانش
❈۴❈
ز شرک خودپرستی گر برستی به غیر از حضرت حق کی پرستی
خیال غیر خوابی می نماید همه عالم سرابی می نماید
❈۵❈
به بزم عاشقان ما گذر کن دمی در چشم مست ما نظر کن
طلب کن گنج اسمای الهی اگر یابی بیابی پادشاهی
❈۶❈
اگر اسم و مسمی را بدانی به ذوق این شرح اسما را بخوانی

فایل صوتی مثنویات شمارهٔ ۳۹

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها