گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

شاه نعمت‌الله ولی:عارف راز حضرت معروف چون سری سر او به او مکشوف

❈۱❈
عارف راز حضرت معروف چون سری سر او به او مکشوف
گفت سی سال شد که تا با یار می کنم گفتگو درین بازار
❈۲❈
من به او گفته ام سخن به خدا خواجه گوید سخن کند با ما
سخن ما همه بود با دوست که سمیع و بصیر و دانا اوست
❈۳❈
هر که این سمع و این بصر دارد سخنم سر به سر زبر دارد
بایزید آن همای ربانی بلبل گلستان سبحانی
❈۴❈
بود شهباز آشیانهٔ ما محو در بحر بیکرانهٔ ما
گفت سلطان صورت معنی با تو گویم که کیست آن یعنی
❈۵❈
بایزید است بایزید یقین در میان نیست این عجایب بین
از یقین دوئی پدید آمد نام یک عین بایزید آمد
❈۶❈
مژدگانی که بایزید نماند میل او با یزید هیچ نماند
گر تو فانی شوی بقا یابی خود از این بی خودی خدا یابی
❈۷❈
تو ز هستی و نیستی بگذر شاید اینجا نایستی بگذر
سایهٔ اوست هستیت ای دوست بگذر از سایه هر چه هستی اوست

فایل صوتی مثنویات شمارهٔ ۴۸

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها