شاه نعمتالله ولی:دیدیم خیال موج و دریا نقشی است بر آب دیدهٔ ما
❈۱❈
دیدیم خیال موج و دریا
نقشی است بر آب دیدهٔ ما
بر پردهٔ چشم ما سوی اللّه
نقشی است خیال بسته واللّه
❈۲❈
نقاش نگر که نقش بسته
با نقش خوشش خوشی نشسته
یک عین بود بسی مظاهر
عینی به مظاهر است ظاهر
❈۳❈
ذاتش بنمود در مرایا
صورت بستند جمله اشیا
فیاض به فیض اقدس ای جان
فرموده تعینات اعیان
❈۴❈
اعیان در علم ثابتانند
بالذات بدانکه عین ذاتند
هر عین به تو عیان نماید
اسمی چو نقاب برگشاید
❈۵❈
مجموع صفات او نسب دان
انساب همه از او فرو خوان
بحر است و حباب و موج و جو چار
هر چار یکی بود به ناچار
❈۶❈
هر فیض خوشی از این فیوضات
فتحی است که بخشدت فتوحات
جامی به کف آر تا توانی
می نوش ز خم خسروانی
❈۷❈
می نوش به ذوق در سحر گاه
شادی روان نعمتاللّه
کامنت ها