گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

شاه نعمت‌الله ولی:تا لوای حیدری بر طارم خضرا زدند کوس غرّش بر فراز عالم اعلا زدند

❈۱❈
تا لوای حیدری بر طارم خضرا زدند کوس غرّش بر فراز عالم اعلا زدند
تا که در خلوت سرای لی مع الله شد مقیم ساکنان درگهش زان دم ز او ادنی زدند
❈۲❈
جود او مفتاح موجودات کردند آنگهی قفل حیرت بر زبان نطق هر گویا زدند
سرفرازان در هوای خاک پایش همچو ما از سر همت قدم بر تارک دنیا زدند
❈۳❈
پادشاهان از برای حشمت شاهنشهی سکهٔ دولت به نامش بر سر زرها زدند
عارفان تا نکته ای خواندند از اسرار او طعنها بر گفته های بوعلی سینا زدند
❈۴❈
لَمعه ای از آفتاب ذوالفقارش شد پدید عارفان تمثال نورش بر ید بیضا زدند
حکم فرمانش بنام انّما کرده نشان ابلغ توقیع آل آلش از طه زدند
❈۵❈
مقصد و مقصود عالم اوست و ابن عم او این ندا روز ازل در گوش جان ما زدند
نفس خیر المرسلین است آن ولی کردگار لافتی الا علی لاسیف الا ذوالفقار
❈۶❈
نور چشم عالمش خوانم علی مرتضی محرم راز رسول و ابن عم مصطفی
گوهر دریای عرفان بحر و علم کان وجود رهنمون رهروان و پیشوای اتقیا
❈۷❈
هادئی کز نسل او مهدی هویدا می شود شاید ار گویند او را اهل حق نور هدی
از ولای او ولایت یافته هر کو ولیست رو موالی شو که این است اعتقاد اولیا
❈۸❈
دوستدار خاندان باش و محب اهلبیت تابع دین محمد باش و از بهر خدا
نیست مؤمن هر که دارد با علی یک مو خلاف یار مؤمن شو چو ما و تابع آل عبا
❈۹❈
از محبت آفتابی بر دل ما تافته می نماید نور او آئینهٔ گیتی نما
نفس خیر المرسلین است آن ولی کردگار لافتی الا علی لاسیف الا ذوالفقار
❈۱۰❈
مسند ملک ولایت درحقیقت آن اوست در حریم عصمتش روح القدس دربان اوست
هر کسی از گنج سلطانی عطائی یافته نقد گنج کنت کنزأ نزد سید آن اوست
❈۱۱❈
حق تعالی وصف او فرمود در قرآن تمام هفت هیکل هر که خواند آیتی در شأن اوست
حاکم او در ولایت اولیا او را مرید شاه عالم خوانمش هر کو علی سلطان اوست
❈۱۲❈
یافته حکم ولایت از خدا و مصطفی هر چه هست از جزء و کل پیوسته در فرمان اوست
روح اعظم جان عالم عقل کل از جان و دل در امامت این امام انس و جان جانان اوست
❈۱۳❈
گرچه عالم از عطای نعمت الله منعمند نعمت الله نعمت شایسته از احسان اوست
نفس خیر المرسلین است آن ولی کردگار لافتی الا علی لاسیف الا ذوالفقار

فایل صوتی ترجیعات ترجیع اول

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

محمد
2020-02-17T19:57:39
با سلام نوشته آقای فیض بسیار صحیح تر از دوستان دیگه است.اولا دوستان هیچ سندی ارائه نکردند و یکسره به ظن خودشان این مطالب را جعل و تحریف خوندن . یا گفتن شعرای ما به شیخ و مفتی و محتسب کاری نداشتن عجب!!!اینکه به ظن شما چیزی درست نیست دلیل درست نبودن نیست.میشه به کل دیوان شاعر به تاریخ شاعر به سیره و تفکر شاعر به راه و روشی که باقی گذاشته به اولیایی که از شاگردی امثال شاه نعمت الله باقی موندن نگاه کرد اونوقت میفهمید که فکرش چی بوده .
شاهین
2019-05-26T23:46:07
جناب فیض نه به آن بی سواد قلمداد کردن دکترین ادبیات نه به این افتادگی قسمت پایانی نظرتان! برادر آخر شاعران بزرگ ما را چه کار با شیخ و مفتی و محتسب و زاهدان بظاهر دین شناس؟ نه جان من شما شعر خوانید نه سخن شناس قدمی در این وادی برنداشته اید و بکل از مرحله پرت هستید گویی
فیض کاشانی
2019-03-02T14:39:33
دکتر بخشانی دقیقا همین مسأله که فرمودید نشانی بی سوادی دکترین ادبیات است که در باب نوع مذهب شاعر اظهار نظر می کنند بله اگر سخن درباب نوع آرایه و سبک و اوزان شعری بود ، حق با دکترین ادبیات بود و اجازه اظهار نظر داشتند اما حال سخن از مذهب شخص است و به نظر به نوع تخصص ادبی مرتبط نیست ، بلکه باید به سراغ دین شناسان و دکترین ادیان و مذاهب رفت و نظر خواست و اگر کسی بخواهدبه آن تاریخ ادبیات برای به دست آوردن مذهب یک شاعر استناد کند منشخص است قولش بی ریشه و بی اساس و غیر تحقیقی است.گرچه در این مجال قصد توهین به دکترین ادبیات را نداشتیم و این سخن ناظر بر ادعای اجماعی بود که محکوم به بطلان بود.
دکتر بدخشانی
2018-06-17T13:26:06
با سلام . یکی از شاعرانی که در زمان صفویه اشعارش بسیاربسیار بسیار مورد تحریف قرار گرفت جناب شاه نعمت الله ولی بوددر زمان صفویه خیلی سعی شد که شاعران اهل سنت نظیر سعدی، حافظ، مولانا، عطار و بخصوص عطار و شاه نعمت الله و سنایی غزنوی و از همه مهمتر انوری را با جعل اشعار شیعه جلوه دهند و حتی در حال حاضر عده ای برای شیعه جلوه دادن شاعرانی که مذهب تسنن داشته اند دم از تقیه میزنند که اصلا قابل اثبات نیست و افسانه ای بیش نبوده و نیست و همه دکترین ادبیات به اجماع میگویند که مذهب عموم شعرای ایران در قبل صفویه، تسنن بوده است
فیض کاشانی
2022-03-29T03:26:31.4624041
نکهتی چند : ۱.بی سوادی دکترین ادبیات را (البته بنابر ادعای آقای بدخشانی که گفتند نظر دکترین ادبیات این است ، نه نظر شخص خودم که دکترین ادبیات را مبری از چنین افکاری میدانم) دقیقا ناظر به خروج از متدلوژی یک علم مطرح کردم ، یک علم با توجه به موضوعات و اهدافش می تواند متکفل اموری چند نسبت به همان موضوعات و اهداف باشد ، علم ادبیات در رابطه با علوم شعری نظیر عروض ، قوافی و ... یا آرایه های ادبی نظیر واج آرایی ، جناس ، تشبیه ، مراعات نظیر و .... می تواند توضیح جامع و کافی داشته باشد ، چون هم هدف ادبیات این است ، هم موضوعش ، اما مذهب یک شاعر نه هدف ادبیات است نه موضوعش ، که بخواهد نفیا یا ثبوتا اظهار نظری هر چند مختصر راجع به آن کند ، باز اگر میگفتند دکترین تاریخ ادبیات فارسی خب مسئله مرتبط میشد ، اما آن چنانکه آقای بدخشانی هم درست اشاره کردند ، معمول افرادی که در رابطه با تاریخ ادبیات یا شعراء اظهار نظر می کنند ، ادیب خوبی هستند ، اما مورخ ادبیات خیرر..... ۲. شما که اصطلاحا اهل شعر هستید اطلاع ندارید همین ملا محسن فیض کاشانی فقیه ، فیلسوف و عارف بوده ، یا اطلاع ندارید شیخ بهائی فقیه و فیلسوف و عارف بوده یا اطلاع ندارید خیام فقیه ، فیلسوف و .... بوده یا اطلاع ندارید حافظ از همین ۱۴ روش قرائت قرآن استنباطات فقهی داشته ، خب دیگر تقصیر من چیست که متهم شوم به این که شما حتی از مجازگویی و کنایات و ایهامات همین شعرای نامبرده نیز بی خبرید و نمی دانید ، خرقه و محتسب و زاهد و شیخ و غیره نماد یک تفکر افراطی به دور از دین و واقعیت بوده است، که در اعصار چنین شاعرانی مطرح بوده و گویی این ها میخواستند اصلا این لکه ی ننگ را با دست خود تطهیر کنند . ۳. خوب است در همین سایت تاریخ ما بروید و دیباچه ی اشعار شعرای مختلف را بخوانید و ببینید در نعت سید المرسلین صلی الله علیه و آله و شریعت مبینش چه مدح ها که نکرده اند و باید بگوییم همین شعرای عارف خود را حافظ شریعت مبین می دیدند آن گاه که دیگران به فکر زر و سیم بودند و الا این همه مدح از پیامبر اکرم صلی الله و شریعتش در دیباچه ی اشعار چه معنای دیگری دارد ، حال آن که برای برخی از آنان نظیر کسایی مروزی یا اهلی شیرازی مطرح ساختن عقاید شیعی دردسر ساز بوده ؟!! یا اصلا اطلاع ندارید در مجادله سلطان محمود غزنوی با فردوسی عقائد شیعی وی بی تاثیر نبوده است نظیر آن که حکیم طوس حضرت امیرالمومنین علیه السلام را نسبت به دیگر صحابه افضل میدانسته و در نظر این سنی متعصب هیچ گناهی بدتر از این قلمداد نمیشده است ( آن چنان که همیه ی  آتش این مجادله را نعت بی بدیل فردوسی از امیر مومنان علیه السلام در ابتدای شاهنامه فراهم کرد ) ؟!! ۴. این که میگویم تاریخ نخواندید بدین جهت است که اطلاع ندارید که در مکاتب قدیم ایران همزمان با آموزش الفبای ابجدی ، قرائات قرآن و بخشی از فقه و احیانا کلام یا فلسفه تدریس میشده است و تقریبا تمامی شعرای مسلمان کم و بیش خود یک شیخ و زاهد و محتسب بوده اند ، پس مسلم است آن چه اینان را آزار میداده سوءاستفاده از این علوم توسط عده ای با همین عناوین برای نان و نوا بوده است که از قضاء خوانش عاشقانه از دین توسط همین عده صریحا مورد نهی واقع میشده ، چرا که در خوانش عاشقانه از دین پیرایه ها و تکلفات بیجایی که توسط همان عده ایجاد شده بود دیگر جایی نداشت و موقعیت خود را در خطر می دیدند . البته در نهایت در مواردی نیز حق با دیگران بوده و چون طبع شعر آمیخته به مجاز گویی است و خواه ناخواه به غلو و افراط میکشد ، برخی در بخشی از اشعار خود سخن ناصواب گفتند ، ولی تفکیک این مسائل محتاج به اتخاذ مبنایی در تاریخ شعر و ادبیات است و سخنان بیشتر موقوف به آن میباشد،که خود در این مجال نمی گنجد.
Alireza Khanzadeh
2023-01-01T13:14:21.802019
من سواد چندانی ندارم و همین خوندن و نوشتن هم چیزی جز جزء نمیدونم و اون رو سیاهی پرتمطراقی برای افزودن فخری زرین هرچند ناخواسته برای دارنده بحساب میارم که بلانسبت شمای نوعی و بالنسبه من،مثل خری که کتاب حمل میکند شایان میدونم.با این اعتراف به جهالتم خواستم یه نکته بگمو اون هم این هست که دیده واحدبین با کثرت نگر دوتاست که در پرداختن به دین و مذهب شعرا مخصوصا شعرای اهل عرفان-و نه شاعران حماسی-میه رد پاش رو‌بطور محسوسی دید.البته نگاه به زوایای زندگی افراد شهیر برای تذکره نویسان یا محققان موضوعی دیگر هست که نگاهی صرفا علمی به مورد دارند ولی نگرش متعصبانه و با غرض که متاسفانه امری شایع و این روزها روزافزون هست در اکثر آرای مطرح مشهوده.برای جلوگیری از اطناب کلام قاصر سراسر تقصیر و‌ با رجا به نستوه بودن شمای عزیز بیتی هدیه میکنم که حضرت مولانا میفرماید: ملت عاشق ز ملتها جداست   عشق اسطرلاب اسرار خداست