گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

شهریار:بزن که سوز دل من به ساز می‌گویی ز ساز دل چه شنیدی که باز می‌گویی

❈۱❈
بزن که سوز دل من به ساز می‌گویی ز ساز دل چه شنیدی که باز می‌گویی
مگر چو باد وزیدی به زلف یار که باز به گوش دل سخنی دل‌نواز می‌گویی
❈۲❈
مگر حکایت پروانه می‌کنی با شمع که شرح قصه به سوز و گداز می‌گویی
به یاد تیشه فرهاد و موکب شیرین گهی ز شور و گه از شاهناز می‌گویی
❈۳❈
کنون که راز دل ما ز پرده بیرون شد بزن که در دل این پرده راز می‌گویی
به پای چشمه طبع من این بلند سرود به سرفرازی آن سروناز می‌گویی
❈۴❈
به سر رسید شب و داستان به سر نرسید مگر فسانه زلف دراز می‌گویی
به سوی عرش الهی گشوده‌ام پر و بال بزن که قصه راز و نیاز می‌گویی
❈۵❈
نوای ساز تو خواند ترانه توحید حقیقتی به زبان مجاز می‌گویی
ترانه غزل شهریار و ساز صباست بزن که سوز دل من به ساز می‌گویی

فایل صوتی گزیدهٔ غزلیات غزل شمارهٔ ۱۲۶ - ساز صبا

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

جهانگیر
2016-09-01T12:00:46
واژه می گویی کاملا فارسی است. همزه اشتباه فاحشی است که در واژگان فارسی به بای ی نوشته شود.
طاهر طالع
2014-05-28T22:06:24
در ان زمان های جوانی شهریار موسیقی دانی بود به هم به عنوان دوست شهریار و هم به عنوان استاد موسیقی او بود و شهریار برای نشان دادن علاقه ی خود به استاد صبا بعد از فوت این استاد این شعر را سروده است.
مهدی
2014-05-31T21:13:38
یک شاهکار بسیار زیباممنون
مجتبی
2020-11-25T23:48:47
بسیار زیباست.به نظرم،شاید،احتمال داره که این شعر در زمان زنده بودن استاد صبا سروده شده باشه،و شبی که استاد شهریار از بی وفایی معشوق با استاد صبا درد و دل میکنه و...استاد صبا هم قطعات جانسوزی در دستگاه شور اجرا میکنن...(البته نظر شخصی بنده هست از بهر شعر)