گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

شهریار:الا ای نوگل رعنا که رشک شاخ شمشادی نگارین نخل موزونی همایون سرو آزادی

❈۱❈
الا ای نوگل رعنا که رشک شاخ شمشادی نگارین نخل موزونی همایون سرو آزادی
به صید خاطرم هر لحظه صیادی کمین گیرد کمان ابرو تو را صیدم که در صیادی استادی
❈۲❈
چه شورانگیز پیکرها نگارد کلک مشکینت الا ای خسرو شیرین که خود بی تیشه فرهادی
قلم شیرین و خط شیرین سخن شیرین و لب شیرین خدا را ای شکر پاره مگر طوطی قنادی
❈۳❈
من از شیرینی شور و نوا بیداد خواهم کرد چنان کز شیوه شوخی و شیدایی تو بیدادی
تو خود شعری و چون سحر و پری افسانه را مانی به افسون کدامین شعر در دام من افتادی
❈۴❈
گر از یادم رود عالم تو از یادم نخواهی رفت به شرط آن که گه گاهی تو هم از من کنی یادی
خوشا غلطیدن و چون اشک در پای تو افتادن اگر روزی به رحمت بر سر خاک من استادی
❈۵❈
جوانی ای بهار عمر ای رویای سحرآمیز تو هم هر دولتی بودی چو گل بازیچه بادی
به پای چشمه طبع لطیفی شهریار آخر نگارین سایه ای هم دیدی و داد سخن دادی

فایل صوتی گزیدهٔ غزلیات غزل شمارهٔ ۱۲۹ - طوطی قناد

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

بابابزرگ
2010-05-31T12:01:15
قلم شیرین وخط شیرین سخن شیرین و لب شیرین.خدارا ای شکرپاره مگر طوطی قنادی.شهریار خود بهترین مصداق برای این بیت بوده وهست وخواهد بود
سجاد
2021-02-17T22:18:45
از این بیت استاد متعجبم:گر از یادم رود عالم تو از یادم نخواهی رفتبه شرط آن که گهگاهی توام از من کنی یادیآخه عاشق که واسه معشوقش شرط نمیزاره!!میراره استاد؟؟
سیدمحمد امیرمیران
2018-10-24T11:23:26
با سلام ، بنظر می رسد که این بیت شاه بیت این غزل باشد : جوانی ای بهار عمر ای رویای سحر آمیز تو هم هر دولتی بودی چو گل بازیچه بادی احسنت
آرمین عبدالحسینی
2018-09-15T15:21:43
از این شعر سه بیت حذف شده است.الا ای نوگل رعنا که رشک شاخ شمشادینگارین نخل موزونی همایون سرو آزادیعروس بخت ما را ماه در ایینه می رقصدکه شمع هجله می خندد به روی چون تو دامادیمن این پیرانه سر تاجی که دارم با تو خواهم دادکه از بخت جوان با دولت طبع خدادادیبه صید خاطرم هر لحظه صیادی کمین گیردکمان ابرو ترا صیدم که در صیادی استادیچه شورانگیز پیکرها نگارد کلک مشکینتالا ای خسرو شیرین که خود بی تیشه فرهادیقلم شیرین و خط شیرین سخن شیرین و لب شیرینخدا را ای شکر پاره مگر طوطی قنادیعروس ماه شاید چون تویی شیرین پسر زایدمگر پرورده ی دامان حوری یا پریزادیمن از شیرینی شور و نوا بیداد خواهم کردچنان کز شیوه شوخی و شیدایی تو بیدادیتو خود شعری و چون سحر و پری افسانه را مانیبه افسون کدامین شعر در دام من افتادیگر از یادم رود عالم تو از یادم نخواهی رفتبه شرط آن که گه گاهی تو هم از من کنی یادیخوشا غلطیدن و چون اشک در پای تو افتادناگر روزی به رحمت بر سر خاک من استادیجوانی ای بهار عمر ای رویای سحرآمیزتو هم هر دولتی بودی چو گل بازیچه بادیبه پای چشمه طبع لطیفی شهریار آخرنگارین سایه ای هم دیدی و داد سخن دادی