گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

شهریار:شبی را با من ای ماه سحرخیزان سحر کردی سحر چون آفتاب از آشیان من سفر کردی

❈۱❈
شبی را با من ای ماه سحرخیزان سحر کردی سحر چون آفتاب از آشیان من سفر کردی
هنوزم از شبستان وفا بوی عبیر آید که چون شمع عبیرآگین شبی با من سحر کردی
❈۲❈
صفا کردی و درویشی بمیرم خاکپایت را که شاهی محشتم بودی و با درویش سر کردی
چو دو مرغ دلاویزی به تنگ هم شدیم افسوس همای من پریدی و مرا بی بال و پر کردی
❈۳❈
مگر از گوشه چشمی وگر طرحی دگر ریزی که از آن یک نظر بنیاد من زیر و زبر کردی
به یاد چشم تو انسم بود با لاله وحشی غزال من مرا سرگشته کوه و کمر کردی
❈۴❈
به گردش‌های چشم آسمانی از همان اول مرا در عشق از این آفاق‌گردی‌ها خبر کردی
به شعر شهریار اکنون سر افشانند در آفاق چه خوش پیرانه سر ما را به شیدایی سمر کردی

فایل صوتی گزیدهٔ غزلیات غزل شمارهٔ ۱۳۰ - مرغ بهشتی

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

دوست
2011-10-16T22:23:21
"مگر از گوشه ی چشمی وگر..." نادرست تایپ شده است، نگارش صحیح بیت:مگر از گوشه ی چشمی دگر، طرحی دگر ریزی...(دقت کنید که از نگارش فعلی، اصولاً معنایی دریافت نمی شود.)
حفیظ احمدی
2023-03-01T22:42:32.1501319
با سلام و خسته نباشید! احمد ظاهر خواننده محبوب و فقید افغانستان، این غزل شادروان شهریار را در آهنگی خوانده است. با احترام