گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

شهریار:ز دریچه های چشمم نظری به ماه داری چه بلند بختی ای دل که به دوست راه داری

❈۱❈
ز دریچه های چشمم نظری به ماه داری چه بلند بختی ای دل که به دوست راه داری
به شب سیاه عاشق چکند پری که شمعی است تو فروغ ماه من شو که فروغ ماه داری
❈۲❈
بگشای روی زیبا ز گناه آن میندیش به خدا که کافرم من تو اگر گناه داری
من از آن سیاه دارم به غم تو روز روشن که تو ماهی و تعلق به شب سیاه داری
❈۳❈
تو اگر به هر نگاهی ببری هزارها دل نرسد بدان نگارا که دلی نگاهداری
دگران روند تنها به مثل به قاضی اما تو اگر به حسن دعوی بکنی گواه داری
❈۴❈
به چمن گلی که خواهد به تو ماند از وجاهت تو اگر بخواهی ای گل کمش از گیاه داری
به سر تو شهریارا گذرد قیامت و باز چه قیامتست حالی که تو گاه گاه داری

فایل صوتی گزیدهٔ غزلیات غزل شمارهٔ ۱۳۹ - پری و فروغ

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

نادر..
2017-09-15T15:39:03
به یکی لطیفه گفتی ببرم هزار دل رانه چنان لطیف باشد که دلی نگاه داری..سعدی
نیشتر
2022-01-26T22:04:42.0038452
نفس علیــــل  پیــــــــران تب لازم آورد ، هـــان تـــو چه لازم این جـــــوانی به تبی تبـــــاه داری تــو که چون منیـــژه گیســــو بودت کمنــد رستم ز چــــه ماه من چو بیــــژن خود اسیر چاه داری تو به هر گـــدا میامیـ-ز و شکــوه حسن مشکن که لیاقت تشــــــرف به حضــــور شــــــاه داری بــرو و به دلبــــــری کو ملکه ست در وجــاهت بگــــــــذر که مــــــاه رویش به محـاق آه داری دگران به نرد عشقت هوای بوسه تازند                                                تو چرا هوای بازی سر دل بخواه داری به ســــر تو شهریارا  گــــذرد قیامت و باز چـــه قیامت است حــــالی که تــــو گاه گاه داری