گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

شهریار:چو ابرویت نچمیدی به کام گوشه نشینی برو که چون من و چشمت به گوشه ها بنشینی

❈۱❈
چو ابرویت نچمیدی به کام گوشه نشینی برو که چون من و چشمت به گوشه ها بنشینی
چو دل به زلف تو بستم به خود قرار ندیدم برو که چون سر زلفت به خود قرار نبینی
❈۲❈
به جان تو که دگر جان به جای تو نگزینم که تا تو باشی و غیری به جای من نگزینی
ز باغ عشق تو هرگز گلی به کام نچیدم به روز گلبن حسنت گلی به کام نچینی
❈۳❈
نگین حلقه رندان شدی که تا بدرخشد کنار حلقه چشمم به هر نگاه نگینی
کسی که دین و دل از کف به باد غارت زلفت چو من نداده چه داند که غارت دل و دینی
❈۴❈
خوشم که شعله آهم به دوزخت کشد اما چه می کند به تو دوزخ که خود بهشت برینی
خدای را که دگر آسمان بلا نفرستد تو خود بدین قد و بالا بلای روی زمینی
❈۵❈
تو تشنه غزل شهریار و من به که گویم که شعرتر نتراود برون ز طبع حزینی

فایل صوتی گزیدهٔ غزلیات غزل شمارهٔ ۱۵۵ - نفرین

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

محمدرضا
2012-02-03T11:03:09
مصرع دوم بیت چهارم چنین است:برو ز گلبن حسنت گلی به کام نچینی