گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

شهریار:علی ای همای رحمت تو چه آیتی خدا را که به ماسوا فکندی همه سایه هما را

❈۱❈
علی ای همای رحمت تو چه آیتی خدا را که به ماسوا فکندی همه سایه هما را
دل اگر خداشناسی همه در رخ علی بین به علی شناختم من به خدا قسم خدا را
❈۲❈
به خدا که در دو عالم اثر از فنا نماند چو علی گرفته باشد سر چشمه بقا را
مگر ای سحاب رحمت تو بباری ارنه دوزخ به شرار قهر سوزد همه جان ماسوا را
❈۳❈
برو ای گدای مسکین در خانه علی زن که نگین پادشاهی دهد از کرم گدا را
بجز از علی که گوید به پسر که قاتل من چو اسیر تست اکنون به اسیر کن مدارا
❈۴❈
بجز از علی که آرد پسری ابوالعجائب که علم کند به عالم شهدای کربلا را
چو به دوست عهد بندد ز میان پاکبازان چو علی که میتواند که بسر برد وفا را
❈۵❈
نه خدا توانمش خواند نه بشر توانمش گفت متحیرم چه نامم شه ملک لافتی را
بدو چشم خون فشانم هله ای نسیم رحمت که ز کوی او غباری به من آر توتیا را
❈۶❈
به امید آن که شاید برسد به خاک پایت چه پیامها سپردم همه سوز دل صبا را
چو تویی قضای گردان به دعای مستمندان که ز جان ما بگردان ره آفت قضا را
❈۷❈
چه زنم چونای هردم ز نوای شوق او دم که لسان غیب خوشتر بنوازد این نوا را
«همه شب در این امیدم که نسیم صبحگاهی به پیام آشنائی بنوازد آشنا را»
❈۸❈
ز نوای مرغ یا حق بشنو که در دل شب غم دل به دوست گفتن چه خوشست شهریارا

فایل صوتی گزیدهٔ غزلیات غزل شمارهٔ ۲ - مناجات

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

حنیفه نژاد
2015-08-14T23:50:18
خواجه شیراز چه نیک می فرماید که : در بساط نکته دانان خودفروشی شرط نیست یا سخن دانسته گوی ای مرد عاقل یا خموش
ناشناس
2015-08-14T04:22:22
جناب نا باور، گمان می برم برای کسان ناباور منبع و مرجع نیز کمکی به باورشان نخواهد کرد .شاد باشید.
ناباور
2015-08-14T02:01:58
جناب ناشناسلطف بفرمایید منبع خود را که حضرت علی ساقی کوثر است را ذکر کنیدامید که منبع معتبری داشته باشیدبا احترامناباور
حنیفه نژاد
2015-08-13T10:06:00
درود بر دوستان عزیز به خدا که در دو عالم اثر از فنا نماندچو علی گرفته باشد سر چشمه بقا را چو تویی قضای گردان به دعای مستمندان که ز جان ما بگردان ره آفت قضا را دوستان عزیز اولا بیت اول را لطفا برای ما معنی کنید ، معنی درستی که عقل بتواند آن را بپذیرد . والا خودمان بلدیم معنی بتراشیم در ثانی : در بیت دوم اگر مخاطب استاد شهریار حضرت علی علیه السلام باشد ، آیا حضرت علی به دعای مستمندان ره آفت و بلا را با دعا عوض می کند ؟ آیا چنین دعایی را خود علی علیه السلام قبول دارد ؟علی علیه السلام می فرماید : أَخْلِصْ فِی الْمَسْأَلَةِ لِرَبِّکَ فَإِنَّ بِیَدِهِ الْعَطَاءَ وَالْحِرْمَانَ، هر چیزی را فقط از خدا بخواه و بدان که عطا کردن و یا عطا نکردن به دست اوست وَاعْلَمْ أَنَّ الَّذِی بِیَدِهِ خَزَائِنُ السَّمواتِ وَالْأَرْضِ قَدْ أَذِنَ لَکَ فِی الدُّعَاءِ، وَ تَکَفَّلَ لَکَ بِالْإِجَابَةِ، وَ أَمَرَکَ أَنْ تَسْأَلَهُ لِیُعْطِیَکَ، وَ تَسْتَرْحِمَهُ لِیَرْحَمَکَ، وَ لَمْ یَجْعَلْ بَیْنَکَ وَ بَیْنَهُ مَنْ یَحْجُبُکَ عَنْهُ، وَ لَمْ یُلْجِئْکَ إِلَی مَنْ یَشْفَعُ لَکَ إِلَیْهَ،و بدان! کسی که گنجینه های آسمان و زمین در دست اوست تو را در دعا رخصت داده و پذیرفتن دعایت را بر عهده نهاده، و تو را فرموده از او خواهی تا به تو دهد، و از او طلبی تا تو را بیامرزد؛ و میان تو و خود کسی را نگمارده تا تو را از وی بازدارد،آیا این شعر با این فرمایش علی علیه السلام مطابقت دارد ؟؟؟؟!!!!!!
ناباور
2015-08-13T17:51:49
حنیفه نژاد عزیزبه نکاتی اشاره کرده ای که این بنده سالهاست باآآنها درگیرم شهریار بسیار غلو گرده و شعرا کارشان غلو است چه به اشعار بزرگانی چون سعدی و حافظ بنگریم و چه به دیگران در عصر خودمان گاهی سعدی قامت دلدار خود را چوسرو توصیف میکند به هیچ کجا بر نمیخورد چون دلدار برای ما ناشناس استولی شهریار در مورد کسی غلو میکند که هر آنچه غیر واقعی بسراید خرافات محسوب میشودو بزرگنمایی او که خود اهانتی ست به ساحت کبریا باعث میشود کسانی باور کنند که : به خدا که در دو عالم اثر از فنا نماندچو علی گرفته باشد سر چشمه بقا راو هرچه من و شما بگوییم علی هم مثل دیگران گرفتار دست روزگار بوده یکی پیدا میشود که : مهمل بافی نکنولی دست مریزاد که می گوییبا احترام نا باور
ناشناس
2015-08-13T22:04:43
جناب نا باور باور بفرمایید که همه اغراق شاعرانه نیستحضرت علی ساقی حوض کوثر است و مراد شاعر از بقا میتواند زندگی بهشتیان باشدهم فیها خالدون.
آصف
2015-08-21T10:08:40
پیامبر اکرم (ص) فرمود: «یا عَلیّ أَنْتَ اخی وَ وَزیری وَصاحِبُ لِوائی فِی الدُنیا وَالاخرة، وَأَنت صاحِب حوضی، مَن أَحبَّک أَحبنَّی وَمَن أَبْغَضک أَبْغَضنی[4] یا علی تو برادر، وزیر و پرچمدار من در دنیا و آخرت هستی، تو صاحب حوض من هستی، آن کس که تو را دوست دارد مرا دوست داشته و هر کس با تو دشمنی ورزد با من دشمنی ورزیده است.»
محمد
2015-09-23T13:34:20
پس من به شما تبریک میگم که این اشتباه بزرگ را پیدا کردید. لطفا این دید دقیقتون را به تاریخ ما بگویید که به قول شما به حکیم توسی اهانت نکنند. اگرایشان دشمن حضرت امیر هستند این حرف من نیستکه من از کسی معذرت بخواهم بلکه حدیث نبوی هست:فردوسی » شاهنامه » آغاز کتاب » بخش ۷ - گفتار اندر ستایش پیغمبر/1. پیامبر خدا(ص) به امام علی(ع) فرمود: «ای علی! هر که مرا و تو را و امامان از نسل تو را دوست بدارد، باید خدا را بر حلال‌زادگی خود، ستایش گوید؛ زیرا ما را دوست نمی‌دارد، مگر حلال‌زاده و ما را دشمن نمی‌دارد، مگر حرام‌زاده».[1]2. پیامبر خدا(ص) درباره امام علی(ع) فرمود: «ای مردم! فرزندان خود را با [محکِ] محبّت علی بیازمایید؛ زیرا علی هرگز به گم‌راهی فرا نمی‌خوانَد و از راه راست، دور نمی‌شود. پس، هر یک از فرزندان شما علی را دوست داشت، از شماست و هر کدام او را دشمن داشت، از شما نیست».[2]3. امام علی(ع) به نقل از پیامبر(ص) فرمود: «ای ابو ذر! هر که ما اهل بیت را دوست بدارد، باید خدا را بر نخستین نعمت، ستایش گوید». ابو ذر پرسید: ای پیامبر خدا! نخستین نعمت کدام است؟ فرمود: «حلال‌زادگی. ما را دوست نمی‌دارد، مگر کسی که حلال‌زاده باشد».[3]4. ام سلمه گفت: از رسول خدا(ص) شنیدم که به علی(ع) می‌فرمود: «تنها سه گروه تو را دشمن دارند: ولد زنا، منافق‏ و کسی که مادرش در حال حیض به او حامله شده باشد».[4]5. «ابوبکر گفت: رسول خدا در خیمه نشسته بود، علی و فاطمه و حسن و حسین نیز در خیمه بودند، فرمود: ای مسلمانان! هر کس با اهل خیمه دوست باشد من با او دوست هستم و هر کس با آنان دشمن باشد من با آنان دشمنم، آنان را دوست ندارد، مگر آن‌که ولادتی پاک دارد و دشمن نیست با آنان مگر آن‌که ولادتی ناپاک دارد»
دکتر ترابی
2015-09-23T17:02:17
سردبیر گرامی تاریخ ما، به تازگی برخی حاشیه نویسان پا را از حاشیه نویسی آن سو تر نهاده به ناسزا نویسی پرداخته اند. امیدوارم بتوانید از درج مطالبی که به هیچ رو در خورتاریخ ما وشعر و ادب فاخر فارسی نیست،جلو گیری کنید.دوستدار.
Memo
2015-09-23T19:43:54
دوستان به غزل توجه کنید! من نمیفهمم چرا بعضی از دوستان بی دین و بی اعتقاد اصلا چرا این شعر را میخونن که به چنین اشخاسی مثل استاد شهریار، حضرت علی یا به پیامبر اسلام توهین کنن. واقعا شرم آوره. ای مگس حضرت سیمرغ نه جولانگه توستعرض خود می‌بری و زحمت ما می‌داری
ایزدجو
2015-09-23T12:47:15
محمد جان ببخشید من فضولی میکنمدر ابتدا بگویم این شعر از فردوسی نیست که آن حکیم هیچگاه این مقدار لغت عربی در اشعارش نمی آورد ، که الحاقی ست . پس این شما هستی که به حکیم توسی اهانت کرده ایسپس شما میگویی که به کسی توهین نکردی اگر با شعر دیگران حاشیه نویسان را بی پدر خطاب کنی ، آیا توهین نیست ، که کلوخ انداز را پاداش سنگ استاگر اجازه میدادی هر کس نظرش را بگوید هیچ کس به شما بی احترامی نمیکردمیبینم که ناباور بدون توهین و حنیفه نژاد نیز همینطور نظراتشان را گفتندولی درین میان آن ناشناس و شما به آن دو ناسزا گفته ایدکمی ادامه دهید خدای ناکرده آنچه نباید پیش خواهد آمد ، چه خون بود ای دفتر را به ناروا نمی آلودیبهتراست عذر خواهی کنیولی من به جای شما از ان دو بزرگوار معذرت میخواهمبا احترامایزدجو
Hamishe bidar
2015-09-23T19:57:51
جناب ایزدجو این شعر که آقا محمد نوشت، در آغاز شاهنامه هست. کلمات زیادی به عربی ندارد. در همین تاریخ ما شاهنامه هست. شما از کجا میفرمایید که از فردوسی نیست؟
ایزدجو
2015-09-23T22:37:35
جناب Hamishe bidarشعرا را از روی منش و گویش شعری میتوان شناختبنده ی کم سواد شمردم 22 لغت عربی با تکراری هاش درین قطعه وجود دارد و اصولاً این قطعه را اگر با بقیه ی شاهنامه مقایسه بفرمایید کاملا تفاوت را متوجه خواهید شدالبته در بعضی نسخ این ستایش آمده و در بعضی دیگر نه بنده به آقا محمد گفتم که اینجا جای ادب است نه آنکه دیگران را که با شما هم عقیده نیستند با چند بیت بی پدر و زار بخوانی و دیدید که پژواک آن به خود ایشان برگشتپاینده باشید
محمد
2015-09-22T16:48:27
ابو بصیر می‏گوید: یک روز که پیامبر اکرم (ص) نشسته بود ناگاه امیر المؤمنین علی (ع) وارد شد و پیامبر اکرم (ص) به او فرمود: تو به عیسی بن مریم شبیه هستی، و اگر ترس از این نبود که گروه هایی از امّتم در باره تو همان را بگویند که مسیحیان در باره عیسی ‏گفتند، در باره تو چیزهایی می‏گفتم که از میان مردم عبور نکنی مگر آن که خاک پایت را برای تبرّک ‏بردارند._______________حضرت امیر(ع) نمونه یک انسان کامل هستند. انسانی که محیط به زمان و مکان بودند و هستند.-----------------------------اگر کسی فکر میکند که این بزرگوار مثل دیگران گرفتار دست روزگار بوده به نظر من یا ایشان را نشناخته و یا از روی بغظ مقام این بزرگوا را داره خراب میکنه----------------------------------نباشد جز از بی‌پدر دشمنشکه یزدان به آتش بسوزد تنشهر آنکس که در جانش بغض علیستازو زارتر در جهان زار کیست
محمد
2015-09-23T11:19:56
من به کسی توهین نکردم. بنده حقیر شعر فردوسی را در باره دشمنان حضرت امیر نقل کردم. برای همین این مُهمَلاتی که شما نوشتی توهین به من نبود بلکه به شاعر ایران جناب فردوسی بود. اگر این خرافات است که من به حضرت امیر ارادت دارم، شما به من بگویید خرافاتی. به امید خدا ما با مولای خودمون محشور بشویم و شما با مولای خودتون _______________________منم بندهٔ اهل بیت نبیستایندهٔ خاک و پای وصیحکیم این جهان را چو دریا نهادبرانگیخته موج ازو تندبادچو هفتاد کشتی برو ساختههمه بادبانها برافراختهیکی پهن کشتی بسان عروسبیاراسته همچو چشم خروسمحمد بدو اندرون با علیهمان اهل بیت نبی و ولیخردمند کز دور دریا بدیدکرانه نه پیدا و بن ناپدیدبدانست کو موج خواهد زدنکس از غرق بیرون نخواهد شدنبه دل گفت اگر با نبی و وصیشوم غرقه دارم دو یار وفیهمانا که باشد مرا دستگیرخداوند تاج و لوا و سریرخداوند جوی می و انگبینهمان چشمهٔ شیر و ماء معیناگر چشم داری به دیگر سرایبه نزد نبی و علی گیر جایگرت زین بد آید گناه منستچنین است و این دین و راه منستبرین زادم و هم برین بگذرمچنان دان که خاک پی حیدرمدلت گر به راه خطا مایلستترا دشمن اندر جهان خود دلستنباشد جز از بی‌پدر دشمنشکه یزدان به آتش بسوزد تنشهر آنکس که در جانش بغض علیستازو زارتر در جهان زار کیستنگر تا نداری به بازی جهاننه برگردی از نیک پی همرهانهمه نیکی ات باید آغاز کردچو با نیکنامان بوی همنورداز این در سخن چند رانم همیهمانا کرانش ندانم همی
Hamishe bidar
2015-09-23T23:28:10
جناب ایزدجو شما با شمردن کلمات عربی فتوا دادید که شعر از فردوسی نیست؟ شما که به گفته خودتون کم سواد هستین بهتره اینتوری فتوا ندین. مدرک مهکمتری از یک ادعای بچگانه دارید یا فقط میخواهید کم نیاورید؟ از اونی که شما نوشتید من فکر کردم چیزی از ادب فارسی میفهمید "در ابتدا بگویم این شعر از فردوسی نیست که آن حکیم هیچگاه این مقدار لغت عربی در اشعارش نمی آورد ، که الحاقی ست . پس این شما هستی که به حکیم توسی اهانت کرده ای"اساتید ادب هم مثل شما ادعا نمیکنن. جناب قبل نظر دادن معلوماتت را ببر بالا جانم. تحقیقات من مگین این شعر فردوسی هست. البته نظر اساتیتی مثل شما جای خود داره. شب خوش!
Hamishe bidar
2015-09-27T21:39:40
بانو روفیای گرامی و ایزدجو عزیز البته با ماسوا عبارتی عقلی توصیف میشود:مثالی ساده تر بگویم: من وقتی میگویم چشم من میبیند هر کس متوجه منظور میشود، در حالی که این من است که میبیند و نه چشم من. و همین برای خداوند هم صادق است. با این که بنده حقیر میگویم من حرف میزنم، میخندم و مینویسم مرزی برای خود و پروردگار تایین نکرده ام اگر بدانم که البته همه اوست و بس. با این همه میشود از زات خدا و از صفات اوکه تجلیات آن عالم را فرا گرفتند صحبت کرد و البته ماسوا مرزی بین مخلوقات و خداوند فرض نمیکند چون این مرز البته خداوند را محدود میکند که این اشتباه است. این شعر بیشتر از یک کتاب به این سؤال جواب میدهد:شیخ محمود شبستری » گلشن رازبخش 31 ء قاعده در بطلان حلول و اتحادمن و ما و تو او هست یک چیزکه در وحدت نباشد هیچ تمییزهر آن کو خالی از خود چون خلا شدانا الحق اندر او صوت و صدا شدشود با وجه باقی غیر هالکیکی گردد سلوک و سیر و سالکحلول و اتحاد از غیر خیزدولی وحدت همه از سیر خیزدتعین بود کز هستی جدا شدنه حق شد بنده نه بنده خدا شدحلول و اتحاد اینجا محال استکه در وحدت دویی عین ضلال استوجود خلق و کثرت درنمود استنه هرچ آن می‌نماید عین بود استوسلام
بابک
2015-09-24T01:05:25
hamishe bidar گرامی،چنین تصحیحاتی توصیه می شود:خودتون--> خود و یا خودتان بهتره--> بهتر استهستین--> هستی و یا هستیداینتوری--> این طور و یا این گونه ندین--> ندهی ویا ندهیدمدرک مهکمتری--> مدرکی محکم تراونی که--> آن کهنمیکنن--> نمی کنندقبل نظر دادن--> قبل از نظر دادنمعلوماتت را ببر بالا جانم--> معلومات(ت) خود را بالا ببر جانممگین(میگن؟) -->می گویندهست--> استاساتیتی--> اساتیدیداره--> دارد
Hamishe bidar
2015-09-24T10:20:03
دست شما درد نکند استاد بابک. بله من حقیر هم باید سواد فارسی نوشتنم را بالا ببرم. از غلط گرفتن شما ممنونم... ببخشید ممنون هستم. به امید خدا شما همه حاشیه را چک خواهید کرد و همه غلطها را پیدا خواهید کرد. یا علی
Hamishe bidar
2015-09-26T13:09:39
ماسوا: آنچه سوای ذات باری تعالی است و آن همه ٔ موجودات و مخلوقات است. کلمه ماسوا عربی است (ماسوی و ماسوی الله هم میتوان گفت)هما: مرغی است که استخوان میخورد. بر سر هرکه سایه ٔ او افتد به دولت و سلطنت رسد.یعنی حضرت امیر (ع) به تمام عالم و مخلوقات مقام و منزلت دادند(همه سایه هما). این بیت من را به یاد یک حدیث قدسی میندازد که خداوند میفرماید:لولاک لَما خَلَقتُ الأفلاک‏؛ اگر تو نبودی افلاک را نمی آفریدم. (بحار الأنوار: ج 15 ص 28)ولی این ختاب به رسول اکرم بوده. در روایتی دیگر خداوند در ادامه میفرماید: اگر علی (ع) نبود تو را نمیافریدم و اگر فاطمه(س) نبود هر دو شما را نمیافریدم. یعنی که دنیا برای انسان کامل خلق شده و این معصومین در این حدیث قدسی مظهرانسان کامل هستند و اگر ماسوا ارزشی دارد آن ارزش از برای انسان کامل است.
Hamishe bidar
2015-09-26T13:18:53
روفیا عزیز اگر بگوییم که ما سوا هر چیز غیر از زات خدا است همه مشکلات که شما فرمودید حل میشوند. وشما البته درست میگویید که همه اوست: ما عدم هاییم هستی ها نماتو وجود مطلق و هستی ماما همه شیران ولی شیر علمحمله مان از باد باشد دم به دم
Hamishe bidar
2015-09-26T13:27:31
مقصود عارفان و حکیمان از وحدت وجود این نیست که مجموعه جهان هستی خداست؛ زیرا مجموع، وجود و وحدت حقیقی ندارد، همچنین مقصود اتحاد خداوند با موجودات نیست چون اتحاد (به این معنا که دو چیز بدون از دست دادن شیئیت و دوئیت خود تبدیل به یک چیز گردند) محال است، چنان که مراد تجافی از یک مقام و تلبس به مقام دیگر نیست؛ بلکه منظور این است که هستی منحصر در ذات متعالی خداوند است؛ ماسوی الله نمود و ظهور و تجلی او هستند؛ به این بیان خداوند متعال که هستی محض است، شدت و کمال هستی او موجب عشق به ظهور و تجلی می گردد. ذات حضرت حق عین عشق و محبت است، و محبوب ترین چیز در نزد حضرت حق، دیدن ذات خود از طریق دیدن شئونات ذاتی خود است که از او به «استجلاء» (ظهور ذات حق از برای ذات خود در تعینات) تعبیر می آورند، و استجلاء تام حاصل نمی شود مگر به ظهور او در هر شأن از شئونات. به بیان دیگر مراد از وحدت وجود این است که وجود در عین این که شخصی است ولی کثرت و تعدد و اختلاف انواع و آثار آنان نیز محفوظ است؛ مانند نفس انسان که واحد شخصی است؛ زیرا که مسلما هر فردی یک شخص بیش نیست ولی در عین حال با قوای خود اعم از قوای ظاهری و باطنی ( مشاعر، هاضمه، نامیه و مولده) متحد می باشد که نفس عین قوای خود و قوا عین نفس هستند. بنابراین وحدت وجود با این تفسیر درست، نه با گسترش دائمی جهان هستی منافات دارد و نه کثرت و تنوع موجودات با آن ناسازگار است.
روفیا
2015-09-26T12:44:41
امیرگرامیمنظور از ماسوا ماسوی الله است یعنی هر آنچه غیر از خداست .هما پرنده ای بلند پرواز است که به باور پیشینیان اگر سایه اش بر کسی می افتاد آن کس حتما نیک سرانجام میشد .یعنی سایه همایی خود را بر هر آنچه غیر خداست افکندی .البته باورمندان به فلسفه وحدت وجود مفهوم ماسوی ا... را نمی پذیرند .و.بهترین نمونه بر این باور این بیت از عطار است :هیچ چیز از بی نهایت بی شکیچون نمی ماند کجا ماند یکییعنی مگر ما اعتقاد به ملاء نداریم ؟که وجود و هستی بی نهایت خداوند همه چیز را فرا گرفته است ؟و جایی برای غیر باقی نگذاشته ؟پس ماسوی اللهی وجود ندارد .هر چه هست اوست و تجلیات او ! و غیری در ای میان وجود ندارد .ولی بعد ریاضیدانان این استدلال را رد کردند .آنها گفتند در یک فضا میتواند چندین بی نهایت وجود داشته باشد .مثلا اگر مجموعه اعداد را در نظر بگیریم مجموعه اعداد فرد در آن بینهایت عضو دارد و مجموعه اعداد زوج نیز و مجموعه اعداد منفی و مجموعه اعداد گویا و مجموعه اعداد گنگ و ...همه هم بی نهایت عضو دارند .البته من نمی دانم آخر این بحث به کجا کشید .ولی شخصا طرفدار نظریه وحدت وجود هستم و به ماسوی ا... باور ندارم .
ایزدجو
2015-09-26T19:37:40
بانو روفیای گرامیبا نظر سرکار در مورد وحدت وجود کاملاً موافقم و با اینکه محیط و تربیت و تبلیغات دوره ی زندگی تاثیر عمیقی در بینش انسانی داردو اگر بگوییم همه چیز در دنیا تجلی خداوند است و خداوند درین مجموعه ی هستی نیست و جهان هستی ماسواالله است. با این نظر هستی را و خداوند را محدود کرده ایم و مرزی بین هستی و خداوند قائل شده ایم ، که درین صورت میتوان هستی را مرزبندی کردو محدود ولی اگر خداوند را سوای هستی بیانگاریم ، فراگیر بودن خداوند از میان میرود ، خدا محدود میشود ، بیرون از جهانانسان نیز اگر انسان نامیده میشود با تمام خصوصیاتش انسان است ، نمیتوان گفت مثلاً حواس انسان نمود هایی ست از وجود ، اگر حواس ، عقل ، جهاز هاضمه و….. نمیبودند انسان ناقص بود یا دیگر انسان نبودوحدت وجود یعنی خداوند ی که همه ی هستی را یکجا شامل استیعنی نظام جهان در وجود خداوند مستتریعنی ما در خدا مستغرقیمآنکه به این نکته واقف شد خود را با خدا یکی میبیندانالحق گوی میشودماسواالله غیب میشودتا نظر سرکارچه باشدبا احترام
امیر
2015-09-25T13:36:48
با سلاممیخواستم در مورد کلمه ماسوا در بیت اول بپرسمچون بعضی جا ها به صورت جدا از هم نوشته میشهکدوم حالتشو باید بنویسن (ماسواء ، ما سواء) و معنی این بیت چیست
فرشاد
2015-07-08T01:52:48
بیت6 مصراع دوم »تست»
ناشناس
2015-08-01T16:01:32
خوشا بحالش که مولا علی شعرش را پذیرفته است. بهشت بر او گوارا.
محمد علی
2015-08-11T10:30:10
دوست عزیز پارسا .تازه اگر شعر ارایه شده از مفتون صحت سندی داشته باشه.اهل فن می دونن اصل قابل قیاس با شعر شهریار نیست و البته حضرت حافظ کثیرا از سعدی تقلید کرده از نظامی و شعرای دیگر حتی گاهی اوقات دقیقا بدون هیچ اشاره ای مصرع رو دقیقا از سعدی اورده .حالا حالبتر اینکه شعری که حافظ دست کاری کرده به مراتب عالی تر و راقی تر از قبلش هست .پس این نه تنها ضعف نیس که هنره.اما با یه دو دو تا چارتا که نمیشه ماجرای خواب آن عالم وارسته رو خدشه دار کرد چون ایشون میان همه عالمان و مردم عادی به تقوا و قدس و راستگویی ،شهور بوده و الان فرزندانشون هستن می تونین در این رابطه مکاتبه کنین
محمد علی
2015-08-11T10:44:01
دوست خوبم هد هد شیرین سخن شعر جناب شهریار در مدح امام علی هیچ بویی از غلو و بزرگنمایی در مورد امام ندارد و هرچند که امام علی واقعا صاحب مقامات عرفانی و الهی هستن و الان هم دوستانشان رو به مقاماتی که حتی به ذهن شما نمی رسد می رسانند ولی در عالم محبت خبری از آداب و رسوم نمی ماند محبوب حتی وگر لیلی زشت و بی ریخت هم کا باشد می شود حور و پری چه جای آنکه محبوب جامع صفات بشری و ربانی باشه شما آن یکی مثنوی جناب شهریار رو بطور دقیق مطالعه کنین: که علی آن شاه عرب...تا آخرش .متوجه می شین علی با تمام مقام معنوی و سیطره و احاطه به عالم وجود باز شبا که می شد نان یتیم ها رو یکی یکی پشت در خانه به طور ناشناس بهشون می داد در این بشر خداوند صفاتی قرار داد که عقل متحیر می شود همان کسی که در میدان پیکار مثل شیر می غرید در شهر گریه کودکی او را به گریه می انداخت و گاه مرکب سواری بچه یتیم ها می شد و با اینکه تمام دنیا از نظر ظاهری و باطنی زیر دست او بود لباسش کمتر از لباس قنبر غلامش بها داشت .همان کسی که در میان مشتی عرب نادان فریاد می زد از من بپرسید قبل از آنی کا مرا از دست بدید که مناز راههی اسمان داناترم به راههای زمین .باری این علی واقعا سزاور ستایش است
امید
2015-07-26T15:08:53
بگو هر عاشقی را منشاءای است بگو عاشق منم منشاء علی است
هد هد شیرین سخن
2015-07-27T15:37:21
این شعر از روی تعصب سروده شده است تعصبی که همه ما ایرانیان را کور کرده است. تا جائیکه آدمی را جای خدای مینشانیم. دو صد افسوس و هزاران آه و ناله
جلال
2015-07-27T22:27:06
ای تلخ سخن و ای تلخ پندارتو را چه به هد هدتو خدای هد هد را هم ...........در نیابد حال پخته هیچ خامپس سخن کوتاه باید والسلام
ناشناس
2015-07-25T03:33:35
رویای صادقانه ایت الله مرعشی از عجایب روزگار است.
ارحام
2015-11-26T08:45:27
با سلامگر بو تراب به ذره نظر کندبه اسمان رود و کار افتاب کند!!!
ناشناس
2015-11-26T12:04:44
شهر بسیار زیباست
ناشناس
2015-12-04T03:26:26
امیر رضا؛ این شعر شهریار هم که در ستایش امام علی است باید در تاریخ ما باشد که نیست.یا علی نام تو بردم نه غمی ماند و نه همّی-بـابـی انـت و امـّیگوئیا هیچ نه همی به دلم بوده نه غمّی-بـابـی انـت و امّـی....
امیررضا
2015-11-11T14:12:22
شعر دیگری از علی بهجت تبریزی رو میزارین؟علی ان شیر خدا شاه عربالفتی داشته با این دل شباین رو میگم.
y
2015-01-12T17:37:01
لطفا معنی شعر هم بنویسید .
حامد
2014-12-29T00:30:21
باسلام هرگز کفر امیز نیست زیرا ...از دوجهت میتوان به انسان نگاه کرد یکی جنبه خلقت و ماهوی انسان که همه انسان هستند و این شامل پیامبر نیز میشود همچنانکه درایات قران بدان اشاره شده است که پیامبری از جنس خود شما برایتان فرستادیم .... این ایه فقط ناظر به جنبه خلقت میباشد یعنی اشتراک فقط در اصل انسانیت و الا معلوم است که پیامبر خدا کجا و ان جماعت کجا...!ودیگری بعد معنوی انسان وصفات و کمالات وی...که دراین جهت هیچ کسی با حضرات معصومین علیهم السلام قابل قیاس نیست و در بیتی که اشاره فرمودید ظاهرا مراد این جهت قضیه میباشد یعنی از کمالات نفسانی و فضایل و معجزات فوق بشر عادی میباشد... تاکید میکنم بشر مراد بشر عادی است واصلا قصد مقایسه با پیامبر مراد متکلم نبوده و این معنی واضح تر از انست که نیاز به توضیح داشته باشدتعبیر مشابه دیگری که نزد علما مرسوم است :کلامه علیه السلام فوق کلام مخلوق دون کلام خالق
ناشناس
2015-05-12T22:02:34
غمدل بدوست گفتن چه خوشست شهریارا به اینجا که میرسی جراحت عشق که التیام ناپذیر است سر باز میکند چشمهایت گواهی میدهند میدانی منشا اشک این عالم نیست.شهریاراصدقه جاریه ای را بنا نهادی که حدی برای عظمت ثواب آن متصور نیست چند میلیون چشم گریاندی؟وتاقیامت خواهی گریاند؟
ناشناس
2015-05-13T04:44:04
با سلام لطفا در صورت امکان نام حقیر ، سید علی رضا شاهین را بجای ناشناس در اخرین حاشیه ثبت نمایید. متشکرم.
ناشناس
2015-06-17T17:37:24
منوچهر مرتضوی می گوید نام شهریار فرزند نامدار تبریز سال هاست که از مرز های ایران گذشته و در چهار گوشه ی گیتی هر جا که از ادب فارسی زبان حافظ و سعدی و فردوسی سخنی میرود از لاهور و کشمبر و پیشاور و کراچی تا مدرسه السنه شرقیه ی پاریس و مکتب تتبعات شرقی و افریقایی لندن و از فرانکفورت و توبینگن تا راهرو های دانشگاه هاروارد زبانزد پارسی شناسان است دیر زمانی است که نام شهریار با حدیث ادب معاصر ایران عنان بر عنان می رود و شعر فارسی معاصر با دیوان و اثار شهریار پیوندی استوار و ناگسستنی دارد.-در خلوت شهریار جلد سوم-
ناشناس
2015-06-17T17:44:23
مفتون امینی. اکنون شهریار تنها شاعری است که در هر شیوه شعر سروده و نه تنها توفیق یافته بلکه اغلب گوی سبقت را ربوده است و عقیده ی عموم صاحب نظران منصف بر این است که روی هم رفته و با مالاحظه ی تمام جوانب او شاعر بزرگ عصر ماست. در خلوت شهریار جلد سوم
روح الله شرافت
2015-03-04T12:52:32
درود فراوان به روان استاد شهریار بزرگ.استاد سخن و شاعر بلند اوازه خطه آذربایجان.انسان از خواندن این شعرهای زیبا به راستی که لذت میبرد.
رضا
2015-03-09T13:17:59
یا علی مدد
حسن رمضانی
2015-04-28T10:39:22
ز تجلی خدا دان تو علی شه علی را چو از این تنت بمیری بببینی آشکارا که ولایتش نجات است ز عذلب خلد ما را علی ای همای....تو همه بلای جانان ر جواب یک علی بین و الست رب عهدی ز ولایت ولی بین به درون عرش اسمی بنوشته جلی بین دل اگر خدا شناسی همه در رخ علی بینبه علی.......بسرشته اند عشقش ز ارل بر گل من ابدی است مهر مولا شرری است در دل منبجز از علی که باشد زسلوک حاصل من بجز از علی که گوید......چه بود به دست و بالم که زنم نوای من من که به ده زبان خموش است بشنو سکوت سوسن همه آرزویم این است که رسد کفم به دامن برو ای گدای مسکین...تو جهان همه گرفتی و دل است جمله جایت ز شجاعت چگویم و به نخل های هایتچه کنم که وصف آن شه نرسد به خاک پایت به امید.....
تضمینی
2016-02-09T19:58:22
من هم با شما موافقم. دروغگو خواندن مرعشی نجفی که زندگی اش گواه صدق و صفای اوست درست نیست. وی هزاران کتاب ارزشمند تاریخ اسلام و کتابهای بسیاری از دانشمندان ایران را از گزند نسخه دزدان خارجی نجات داد کار بخردانه ای نیست.انسانی شوخ طبع و ادیب و خوش مشرب بود.نمونه ی این خواب مرعشی برای چند شاعر عرب زبان دیگر هم روی داده است. از قرن دوم و سوم تا زمان نزدیک به دوره ی ما.اقتباس مرحوم مرعشی از شعر همدانی یا توارد هم نافی بودن این شعر از ایشان نیست.با تشکر
بینوا
2016-02-09T17:24:14
سلام و درود به آقای کیخا که خوشبختانه دکتر هم هستند .شایشته فرهیختگان نیست که به بزرگان توهین کنند دروغگو خواندن کسی چون آیت الله مرعشی نجفی بخردانه نیست . تاریخ ما گرانمایه هم کاش در درج چنین سخنانی بیشتر دقت کند . باز هم پوزش می خواهم
ناشناس
2015-12-22T06:31:19
شعر زیباییست به شرط آنکه با محملات آلوده به خرافات حاشیه نویسان خرافاتی ادغام نشود
محسن پورزارعی
2012-07-12T12:06:55
سراسر این اثر عرفانی الهام غیبی است مخصوصا که از لسان مبارک سیدی وارسته است نقل شده . سخن کز دل برآید لاجرم بر دل نشیند.
شهرام
2012-10-16T09:56:07
سلام به همه:شاهکار شهریار نامی اینه!!!و یکی از اسناد معاصر ؛برای شناخت بهتر امام علی علیه السلام.امیدوارم آن حضرت گوشه ی چشمی به ما هم بیندازند. ان شاء اللهما فقط میتونیم بخونیم و لذت ببریم.همین...ممنون از سایت
وحشی
2012-08-09T12:16:12
بیت 11: فکر کنم "پایت" باید شود "پایش"
zahra
2012-02-03T12:53:54
عععععععععععععععععععالیواقعا شعر عجیبیه!!!!!!!!!!!!!!!!!!
صادق
2012-03-27T12:08:49
سعدی در راز نیاز با خدا میفرماید:سر آن ندارد امشب که برآید آفتابیچه خیالها گذر کرد و گذر نکرد خوابی...برو ای گدای مسکین و دری دگر طلب کنکه هزار بار گفتی و نیامدت جوابیشهریار هم در جواب سعدی میفرماید:برو ای گدای مسکین در خانه علی زنکه نگین پادشاهی دهد از کرم گدا را.(هرکس خودش را شناخت خدا را شناخت علی (ع) )حالا اگه علی رو بشناسیم ببین چی میشه
محمودرضا محجوب
2012-03-13T08:34:25
بنام خداباسلام وتشکرازکاربسیارخوب شمادرمعرفی اشعارشاعران ایرانی که مایه افتخارهستند کاشکی می شد فایل تصویری یاصوتی قرائت اشعار این شاعرگرانقدر دردسترس می شد تامورداستفاده بهتری قرارمی گرفت چون صدای مرحوم شهریار بسیاردلنوازاست
شهریار بوربور
2013-03-07T19:53:13
شهریار . روحت شاد. احتمالا شکسپیر اشعار شما را مطالعه نکرده است که غزلواره های خودش را ماندگار در گذر زمان می پندارد
امید
2013-02-14T23:18:26
با زهرا موافقم عاااااااااااااااااااااااااااااااااالیه
حمیدرضا
2009-01-06T20:22:48
بیت یکی به آخر مانده نقل قول از حافظ است (حافظ » غزلیات » غزل شماره 6).
طغرل toghrol۷@gmail.com
2011-01-15T13:36:13
بیت دوم، مصراع دوم اینگونه تصحیح گردد:به علی شناختم من، به خدا قسم، خدا را---پاسخ: با تشکر، «من» جا افتاده را بازگرداندیم.
max
2011-10-13T17:25:53
من این شعر رو خیلی دوست دارم نه فقط ازلحاظ ادبی و این چیزا. به خاطر اینکه میدونم مورد پسند امیرالمومنین واقع شده.
عبدالمعین مظفری
2010-10-27T16:51:11
بیت دوم مصرع دوم = به علی شناختم به خدا قسم خدا رابیت سیزده مصرع دوم = که ---پاسخ: با تشکر، در مورد اول «من» جا افتاده اضافه شد. در مورد دوم ایراد و صورت صحیح را متوجه نشدم کدام است.
عبدالمعین مظفری
2010-10-27T16:53:48
بیت دوم مصرع دوم = من---پاسخ: با تشکر، تصحیح شد.
فاطمه
2010-10-25T11:57:57
شهریار عزیز خداوند با حضرت علی محشورت کن
ناشناس
2010-12-28T10:00:07
به علی شناختم من به خدا قسم خدا را
Erafn
2014-03-03T20:38:07
در اصل ب ما سوا فکندی نیست بلکه به ماسوی الاه است و این رو معلمم گفت که 40 سال سابقه تدریس دارد و همین طور پدر بزرگم که دوست شهریار بوده و اصل دیوان او را خوانده
ناشناس
2014-04-28T17:08:59
با سلام خدمت جناب آقای پارسا این غزل یکی از بهترین غزل های شهریار بوده و محبوبیت و ارزش ادبی آن برای همگان روشن است. اما قضیه آن خواب را نمی دانم چه کسی و در کجا برای اولین بار مطرح کرده است. درباره صحت یا سقم آن نمی توانم نظری دهم. یک موضوع نقلی است که نه درباره رخ دادن آن و نه درباره رخ ندادن آن نمی توان نظر قاطعی صادر کرد. شاید خوابی بوده و روایتی صحیح مقابل ماست و شاید شایعه ای بوده از جنس آن ها که بسیار شنیده ایم. خداوند بهتر می داند. به هر حال ارزش این شعر ورای این رویداد احتمالی است.
پارسا
2014-04-22T15:43:15
مفتون همدانیعلی(ع)علی ای همای وحدت تو چه مظهری خدا راکه خدا نمود زینت بتو تخت انّما راعلی ای محیط وحدت تو چه آیتی خدا راکه محاط تست کثرت چه نهان چه آشکاراعلی ای سوار قدرت تو چه قدرتی خدا راکه کشید دست و تیغ تو کمان لافتی راعلی ایکه با محمد بدو جسم رفته یک روحصلوات ختم بنما بنگر یکی دو تا راعلی ای سماء وحدت تو چه پرتوی خدا راکه به نه سپهر دادی تو علو و ارتقا راتو به آسمان وحدت چه مهی چه آفتابیکه گرفته نور روی تو ز ارض تا سما رابتو گر قوام هستی ز ازل خدا نبستیبه تمام ملک هستی بکه کردی این عطا راعلی ایکه داد احمد بکفت لوای حمدشکه علم کند یدالله بدو عالم آن لوا راعلی ایکه در شجاعت بقدر تو قدر دادیکه قدر بدست گیرد سر رشته قضا رانبود بجز تو حیدر نبود بجز تو صفدربکسی نداده داور بجز از تو این قوا راعلی ای که کس بجز تو به خدا نمی تواندکه بقا دهد فنا را که فنا دهد بقا رابکدام چشم بیند بتو آنکه خود نبودهکه ز ابتدا تو بودی و تو هستی انتها راعلی ایکه حب و بغض تو بهشت گشت و دوزخکه میان این دو برزخ کند امتحان ما راتو بتوبه و انابه لب بوالبشر گشودیپسری قبول توبه ز پدر نمود یارادم عیسوی ز لعل تو نمود مرده احیاکه بدست پور عمران تو نهادی آن عصا راچو عروج کرد احمد که بجز تو بود آنجاکه بجلوه وانماید پس پرده عما راعلی ای که در سخاوت به هزارها چو حاتمز کرم تو یاد دادی ره بخشش و سخا راعلی ایکه بوعلی ها ز تو رسم کرده قانونکه نوشت حکمت او ز شفای تو شفا رااگر عمرو یا که عنتر چه بنهروان چه خیبرکه نکرد گم ز بیم تو بجنگ دست و پا رابجز از علی چه گوئی بکسی خلیفه اللهز خدای زهد و تقوی بده فرق اتقیا راعلی ایکه با نگاهی کنی عالمی تو احیاچه شود که وا نوازی بنگاهی آشنا را
M.R.A
2014-04-26T10:37:21
با سلام ، جناب پارسا ، شاید بیت اول شعر شهریار تقلید از این شعر باشه و نه کپی ، ولی کل شعر کاملا متفاوت با شعری است که شما فرمودید ، در ادبیات هم به تقلید از اشعار شاعران دیگر جرم نیست ،نمی دانم چرا فکر می کنید تقلید در شعر چیز بدی است ، خیلی از شعرا به تقلید از شاعر دیگر شعر سروده اند ، مثلا خود خواجه حافظ نیز شعری به تقلید از خاقانی دارند ، ولی شعر حافظ لطافت خودش را دارد و شعر خاقانی هم لطافت خاص خودش را ، در مورد شعر شهریار هم ، شعر شهریار زیبایی و دلنشینی خاص خود را دارد و شعری که شما فرمودید هم زیبایی و دلنشینی خاص خود را و چه بسا که شعری که به تقلید سروده شده از شعر اصلی هم دلنشین تر باشد،موفق و سزبلند باشید .
parsa
2014-04-27T17:51:55
دوست عزیزم m.r.a یه سوال؟واقعا فقط بیت اول به هم شبیه هستن؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟از باب اطلاع عرض میکنم که حافظ صد غزل با تاثیر مستقیم از خاقانی داره
ناشناس
2014-04-27T20:14:53
دزدیدن شعر هنگامی است که کسی کل شعر یک شاعر را بنام خود بخواند یا فقط چند کلمه را تغییر دهد که از قدیم توسط افراد بی مایه انجام می گیرد. اما تأثیرپذیری یا الهام آن است که ردپای شعر نفر دیگری در شعر شاعر دیده شود که این نیز از قدیم در میان شاعران بزرگ و کوچک مرسوم بوده است با گونه های مختلف از قبیل گرفتن معنی یا گرفتن مقداری از لفظ، گاه با اشاره به نام شاعر اول و گاه بدون اشاره، گاه برای تغییر معنی، گاه از سر ذوق و تقلید از شاعر بزرگتر و گاه برای بهتر گفتن سخن اول و تکمیل آرایه ها و ارتقاء زبان. این دو غزل مورد بحث شباهت هایی در ساختار و الفاظ دارند و در آن ها ابیاتی شبیه یکدیگر است اما هیچ بیتی عیناً تکرار نشده است که حتی اگر می شد تضمین بود نه دزدی. برخی از ابیات در غزل اول وجود دارد که موضوع آن ها در غزل دوم نیست و برعکس در غزل دوم مضامینی هست که در غزل اول نیست. برخی جاها معنی یکی است اما طرز گفتار متفاوت است. با انصاف هر دو غزل را بخوانی، هر چند غزل مفتون نیز زیباست اما روشن است که غزل شهریار بهتر و محکم تر و روان تر است. همه این تفاوت ها بیانگر یک اقتباس ادبی سالم و حتی ارزشمند است.
ناشناس
2014-04-12T15:05:16
من شعری را که آقای پارسا گفته مطالعه کرده ام. به نظرم شعر شهریار یک اقتباس ادبی سالم بوده و از شعر مفتون هم محکم تر است. چنین مواردی در ادبیات زیاد داریم. واژه کپی برداری شایسته نیست.
مهران
2014-04-07T10:34:19
اقا یه روایتی هم هست که یکی هی میگفت علی میرفت در خونه مسکینارو میزد شهریار اینجاشو غلط نوشته بعد همون شبا طرف خواب میبینه تو بهشت حالا یا تو برزخ بوده همه درا به روش بسته بودن همینجور پرسه میزده از این در به اون در که شهریار پنجره رو وا میکنه میگه برو ای گدای مسکین در خانه علی زناینجا معلوم میشه منظور شهریار در موارد معنوی در علی رو زدن بود چون الان امام علی نیست که بخواد نگین پادشاهی و یه چیز مادی بده و شهریار فقط خواسته کرم حضرت رو به تصویر بکشه با اون مثال وگرنه قصدش در مسائل نعنوی بود در مورد در خانه ی علی را زدن
داود
2013-12-25T10:23:41
با سلامعلی ای همای رحمت اگرم ز در برانی به چه درگهی بگویم همه شرح ماجرا را ؟منم و غلامی تو توئی آن مقام والا کرم تو گر نباشد که کند کرم گدا را ؟نه کسی خداش داند نه ز وی جداش داند تو بگو چه نامم او را شه ملک لا فتی را ؟مرو ای گدای مسکین در خانه علی زن که علی زند شبانه در خانه گدا راجان فدای اهل بیت
زینب
2013-12-27T16:44:48
من 10 سالمه و این بهترین شعر و بهترین حکایتی بود که تو عمرم خونده بودم. ممنونم
اصغر
2014-05-24T10:44:32
با سلام خدمت دوستان عزیز چون در قرآن به مسأله ی خواب دیدن اشاره شده (آیات 36 تا 49سوره یوسف) و خداوند با توجه به مضمون آیات مورد اشاره روءیا را به دو دسته تقسیم نموده : 1 خواب آشفته که تعبیری ندارد (قالوا اضغاث احلام-آیه44-) 2 روءیای صادقه که آن را تأیید می کند و بیان می فرماید که خواب ها چه بود؟ حضرت یوسف چه تعبیری کرد ؟و هنگام تعبیر خواب گفت :"...مما علمنی ربی" یعنی این علم تعبیر خواب را خدا یادم داده ,بنابراین به نظر می رسد نمی توان به طور کلی خواب را خرافه دانست . ضمن اینکه ماجرای نقل شده به نظر حقیر بیان گر این معنی است که امام علی -ع- شعر جناب شهریار را قبول کرده اند نه اینکه به ایشان الهام کرده باشند.
امین کیخا
2014-06-04T10:54:40
منصور جان درود به شما واقعا شما خودتان اندازه نگهدار هستید .همینکه نظر مرا درست نمی دانید ولی تندی و درشتی نکردید سپاسگزارم .
امین کیخا
2014-06-04T11:03:05
من منصور جان خواب را خرافه نمی دانم ولی خواب در پهنه و حیطه فراخرد و رازدانی است و برای برکشیدن مومنان . برای هدایت جامعه نمی شود به خواب عمل کرد جامعه خرد می خواهد این دلهای مومنان پاک است که با خواب راستادهی و هدایت می شود .من یک پیوسته و خویشاوند دارم هفته ای دوبار خواب انسان کامل را می بیند ولی هیچ نیکی از کردو کارش آشکار نیست . شالوده و کدواده کنش ها و واکنش های اجتماعی خرد است و فرا خرد برای دانایان و عارفان باورمند باید وانهاده شود و البته که خواب درست است و همه گیتی خوابی بیش نیست گویا کسی ما را خواب می بیند برادر . ولی باید بپذیریم که جامعه همه نوع انسانی دارد از باورمند و ناباورمند و که همه باید گرامیده و نکو داشته شوند و دارای برابری حق باشند .
parsa
2014-06-06T14:13:42
کاش فقط یه کمی متوجه میشدین منظورم چیه.همیشه سطح و روی هر چیز رو نبینید.
نسیم
2014-05-20T12:19:36
با سلام به نظر من استاد شهریار مورد لطف ویژه حضرت علی علیه السلام واقع شدند تا توانستند این شعر رو بگن.
علی اصغر مجد راد
2014-07-13T09:51:42
آنچه را که ما امروز ارائه ندهیم فردا دیگرا شیوا و رسا تر بیان و بروز می دارد.{محمود دولت آبادی}باد شمالی می‌وزد کز وی هوا صافی شودوز بهر این صیقل سحر در می‌دمد باد صباجانم صبا با بچگان مغ نشان در قیل و قال کودکی اندرز پندچندی مؤکد ناصحیم وحدت کجای دل شما شاید عنایت بخت دهد ای منعمان بی صفا
سیمین
2013-07-06T23:28:35
در جواب شهریار گرامی که آخرین حاشیه متعلق به ایشان است باید عرض کنم که شایسته نیست در مدح یک شاعر عظمت شاعری دیگر را مخدوش نمایید.شهریار بزرگ است در جای خود،شکیپیر هم ماندگار است در جای خود!هیچ یک جای دیگری را نمی گیرند.هم اشعار شهریار ماندگار است هم غزلواره های شکسپیر....وهرکدام در جای خود!!!
امین کیخا
2013-11-08T13:23:35
فرانک جان آیا شما همه شعر ها به عربی و فارسی را خوانده اید که در ستودن علی بن ابی طالب ع بوده اند ؟ اما من یک پیش کش برایت دارم فرانک یعنی فران وک یعنی پر سخن و نیک گوی
فرانک
2013-11-07T20:25:20
دروصف حضرت علی(ع) تابه حال نه شعری به این زیبایی سروده شده و نه سروده خواهد شد...
دکتر محمد ادیب نیا
2019-06-06T00:34:55
سلام نیما جان حضرت آیت‌الله العظمی مرعشی نجفی یکی از بزرگترین مراجع شیعه در زمان خود بوده اند و بنابه حرمت علم دین و عالمان شیعه همواره رسم براین بوده است که عامه مردم به دیدار آنان بروند و حوایج خود را از آنان بخواهند. آن چنان که امروز هم مشاهده می کنیم که بسیاری از بزرگان مملکتی نیز در دیدار سالانه در موقعیت های گوناگون به دیدار مراجع عظام می روند و از آنان پند و اندرز و رهنمود زندگی و اخلاقی و احیانا سیاسی می گیرند، وانگهی آیت‌الله العظمی مرعشی آقای شهریار را دعوت فرموده است و این خود نهایت ادب است و رسم بزرگان دین و دانش همواره چنین بوده است. همواره سلامت و پاینده باشید.
نیما
2019-03-16T14:52:04
جناب مرعشی شهریار را خوانده و از او خواسته تا به دیدارش برود؟ بسی عجیب استایا به رسم ادب بهتر نبود که ایشان به دیدار چنین انسان محبوب و منتخب و بزرگی برود ؟این احضار در خاطر من ناپسند جلوه میکند و البته صحت و سقم این ماجرا به پای خودشان و خدا داناتر است
جواد ایمانی
2019-03-12T22:21:02
بهتر است از ادب دوستان خواهش کنم که دیدگاه هایشان را در چار چوب تخصص ادبی بیان فرمایند تا محبوبیت خود را و نیز شعرا ، به ویژه اصول فن صنعت شعر حفظ شود .متشکرم از دوستان ادب ترویج
ف‌ا‌ط‌م‌ه
2021-02-11T10:12:56
سلام بهتره شعر شیر خدا را هم بیاورید فکر کنم شعر کاملش 28 بیت است. خیلی ممنون
مهدی قربانی زیناب
2020-07-17T11:29:01
هر وقت این شعر رو میخونم واقعا احساس شرمنده گی میکنم که چطور این همه سال قدر استاد والا مقامی چون شهریار را ندونستیم شعر بسیار زیبای هست خدایش بیامرزد.
حمید
2020-07-27T23:13:16
از این جدل های بیهوده به یاد یکی از صحبتهای زیبای مرحوم امام رضوان الله تعالی علیه افتادم که در یکی از سخنرانی هایش قریب به این مضمون فرمودند : آقای کسروی چون می دانست نمی تواند خودش را آن قدر بالا ببرد که همطراز با پیامبر مکرم اسلام شود سعی کرد با تخریب چهره نورانی آن بزرگوار، پیامبر را هم اندازه خودش نماید. حالا این حکایت کسانی است که سعی در خراب کردن چهره شاعر بزرگ ایران زمین مرحوم شهریار به طرق مختلف دارند. این همه مشکلات اجتماعی و معیشتی ، افتادید به جان شهریار که چی شود؟ خداوند شفای عاجل به همه ما و شما عنایت فرماید.
مجید
2020-05-23T03:08:01
بنظر من بیت سوم رو اگر این طور اصلاح کنیم به حقیقت و فهم نزدیک تر است:به خدا که در دو عالم بجز از بقا نماندچو علی گرفته باشد سر چشمه ی فنا راو بنظرم مقصود این است که اگر کسی چون علی که که مرام او زبان زد است به همه شناسانده شود هر آنچه که نتیجه ی آن فناست از هستی محو میگردد.به بیان دیگر اگر کسی مرام علی را بشناسد دروغ نمیگوید ،تهمت نمیزند، توهین نمیکند،غیبت نمیکند،ستم نمیکند،طمع نمیکند... در کل هرچه ذات پاک انسان را خدشه دار میکند رااز وجود خویش دور میکند،هر آنچه که به فنای یکی از صفات نیکوی انسانی بیانجامد با شناخت مرام علی و کسانی چون او در نظر آدمی پست و حقیر جلوه کرده و دون شان انسان میگردد و آدمی از انجام آن خودداری میکند. من همه دوستان گرامی را دعوت میکنم یک بار دیگر بیت ششم را بخوانیم و حقیقت مرام انسانی را در آن جستجو کنیم.چرا که :بنی آدم اعضای یک پیکرندکه در آفرینش ز >یک < گوهرندامید است که یکدیگر را چون جان خویش دوست بداریم.
ارمین
2017-09-18T22:35:23
بیست وهفت شهریور روز بزرگداشت استاد شهریار و روز پاسداری از زبان ترکی مبارک
امپرور
2017-07-17T09:37:43
سلاممن تا حالا شعر ها و کتاب های شعر زیادی رو مطالعه کردم و به نظرم نمیشه شاعری رو با شاعر دیگه مقایسه کرد اما کاش یکی جواب این سوال و میداد که چرا میگن حافظ ار سعدی بهتره (منظورم این نیست که حقیقت برعکس می باشد بلکه می گویم مقایسه دو شاعر کاریست بس اشتباه و نادرست که متأسفانه رواج زیادی یافته است) و به عقیده من حافظ لسان الغیب و شیخ اجل سعدی را اصلاً نباید با هم مقایسه نمود چرا که هر یک شعر هایی فوق العاده زیبا سروده اند و یا برخی نیز که من از آنها نیز گله دارم قصد دارند با کوچک شمردن شعرای جدید مانند شهریار، شاعران قدیم را بزرگ جلو دهند در صورتی که اصلاً ربطی ندارد و مهم محتوا و زیبایی اشعار است.
امپرور
2017-07-22T19:34:14
با سلام و تشکر از ناشناسی که نوشته بود: «امیر رضا؛ این شعر شهریار هم که در ستایش امام علی است باید در تاریخ ما باشد که نیست.یا علی نام تو بردم نه غمی ماند و نه همّی-بـابـی انـت و امـّیگوئیا هیچ نه همی به دلم بوده نه غمّی-بـابـی انـت و امّـی….» خب باید بگویم بعد از خواندن این حاشیه یاد شعری افتادم که در کتاب کلاس ششم آمده بود و از شهریار بود اما در تاریخ ما حسابی جایش خالیست:علی آن شیر خدا شاه عربالفتی داشته با این دل شبشب ز اسرار علی آگاه استدل شب محرم سر الله استشب شنفته است مناجات علیجوشش چشمه عشق ازلیکلماتی چو در آویزۀ گوشمسجد کوفه هنوزش مدهوشفجر تا سینه آفاق شکافتچشم بیدار علی خفته نیافتناشناسی که به تاریکی شبمی برد شام یتیمان عربعشقبازی که هم آغوش خطرخفت در خوابگه پیغمبرآن دم صبح قیامت تأثرحلقۀ در شد از او دامن گیردست در دامن مولا زد درکه علی بگذر و از ما مگذرشب روان مست ولای تو علیجان عالم به فدای تو علیالبته نمی دانم این متن کامل شعر است یا نه ولی با گذشت چند سال هنوز این دو بیت زیبای شهریار که در مدح اما علی (ع) می باشد را به خاطر دارم.
امپرور
2017-07-22T19:35:32
ببخشید اشتباه شد دو بیت نه ده بیت منظور بود
حمید
2017-11-30T15:58:40
در بیت 14 استاد شهریار از حافظ تضمین کرده است
هانیه
2017-01-27T09:54:04
عالی است محشره واقعا
نادر..
2017-06-05T14:52:29
همه شب در این امیدم... تک بیتی که بوی پارسایی می دهد..
Ha_Af
2018-10-24T00:01:53
سلام دوستاناین شعر استاد شهریار و کلماتی که در آن بکار رفته بود ازجمله ((پاک بازا )) و یا ((دیده خون فشان)) و ... مرا یاد یک شعر از عراقی و خصوصا دو بیت آن انداخت:ز دو دیده خون فشانم زغمت شب جداییبه قمار خانه رفتم همه پاک باز دیدم درود بر عاشقان حقیقت دوست
مجید نگاری
2018-09-05T11:57:35
حضور شهرداد گرامی ؛شما واژه " گرفتن سر چشمه" را به صورت " داشتن مسئولیت بر چشمه " معنا کرده اید ، و این خلاف عرف ادبی و شعر فارسی می باشد ، به عنوان مثال سعدی بزرگ می فرماید : " سر چشمه شاید گرفتن به بیلچو پر شد نشاید گذشتن به پیل"در این بیت معنی واقعی " بستن چشمه " مشهود می باشد، شما هیچ کجا در ادبیات گسترده پارسی نمی توانید جمله و بیتی را پیدا کنید که در آن "گرفتن سر چشمه" بجز بستن و مسدود کردن آن معنی دهد ، پس بهتر است که ما به دنبال تغییر و تفسیر معنای واژه نرویم و فقط با تبدیل " اثر" در مصراع اول به " بجز" معنای آن را راحت و روان کنیم ، به این می گویند تصیح شعر که بسیار هم معمول می باشد و آن در مورد شاهنامه ، رباعیات خیام و غزلیات حافظ هم انجام شده است ، با سپاس یا علی
پاک منش
2019-02-27T10:55:04
علی نوشته ایت الله مرعشی توسل کردند یکی از اولیا الهی را ببینند این مطلب کاملا اشتباه و غلط است . بلکه اتفاقی خواب دیدند که جریانش مفصله
سروش
2019-02-13T15:26:21
ایه ای در قران کریم وجود دارد که متناظر است با این بیت شهریار برو ای گدای مسکین در خانه علی زن که نگین پادشاهی دهد از کرم گدا رااین بیت نگاهی دارد به ماجرای معروفی که در باره ان خداوند ایه نازل کرده است و هم در کتب شیعه و هم در کتب عمریه نقل شده است.روزی در مسجد حضرت رسول صل الله علیه و اله و سلم،ایشان بعد از نمازجماعت ظهر،مشغول نماز مستحبی بودند که گدایی وارد مسجد شد و طلب کمک کرد.کسی به او کمک نکرد.این فقیر رو به اسمان کرد و گفت خدایا تو شاهد باش من در مسجد پیامبر ص از مسلمانان کمک خواستم و کسی به من کمک نکرد.در همین حال حضرت امیر علیه السلام در حال رکوع بودند و ایشان با انگشت کوچک دست راست خود به فقیر اشاره کردند و فقیر جلو امد و از دست مبارک شاه خیبر گشا سلام الله علیه انگشتر ایشان را در اورد.حضرت رسول صلوات الله علیه و اله نمازشان تمام شد و محو تماشای برادر به جان برابرشان شدند محو سخای او،جود او،کرم او.در همین حال حضرت رسول ص رو به اسمان کردند و دعا فرمودند و بیان داشتند که پروردگارا برادرم موسی علیه السلام از تو درخواست کرد و گفت((ایه قران :رب اشرح لی صدری ویسرلی عمری واحلل عقده من لسانی یفقهو قولی واجعل لی وزیرا من اهلی هارون اخی اشدد به ازری))((ترجمه ایه:موسی علیه السلام فرمود،خدایا سینه ی من را گشاده کن و کارم را اسان فرما و گره را از زبانم بگشا تا مردم حرف من را بفهمند و برای من یک وزیر یک برادر یک مشکل گشا کسی که پشت و پناه رسالت من باشد از خانواده ام قرار بده برادرم هارون را وزیر من قرار بده و کمر من را بوسیله هارون راست و محکم گردان))بعد حضرت رسول ص فرمودند خدایا بعد از انکه برادرم موسی این دعا را کرد تو بر او قران نازل کردی و فرمودی((ایه قران:قال سنشد عضدک باخیک و نجعل لکما سلطانا))((ترجمه ایه:من بازوی تو را به برادرت هارون محکم میکنم و شما را مسیطر و سلطان بر دیگران قرار میدهم))بعد حضرت پیامبر ص دعا فرمودند که خدایا من محمد،نبی و صفی تو هستم،پروردگارا سینه ی من را گشاده کن و کارم را اسان گردان و از خانواده ام برای من یک وزیر یک برادر یک مشکل گشا قرار بده و کمر رسالت من به را به واسطه برادرم علی محکم گردان.هنوز دعای حضرت رسول ص تمام نشده بود که جبراییل بر حضرت نازل شد و گفت بخوان،حضرت رسول ص فرمود چه بخوانم؟جبراییل ایه را بر ایشان نازل کرد،ایه مبارکه این بود((انما ولیکم الله والرسول والذین امنو الذین یقیمون الصلاه و یوتون الزکاه فهم الراکعون))((ترجمه ایه:ای مسلمانان فقط و فقط ولی شما خداست و رسول او و ان اقای با ایمانی که هنگام رکوع،زکات میدهد)) .یعنی ولایت شاه خیبر گشا سلام الله علیه مساوی ولایت حضرت رسول صلوات الله علیه و اله و مساوی ولایت خدای تبارک و تعالی هست.این ماجرا یکی از دلایل بیشمار اثبات ولایت حضرت امیر علیه السلام از قران هست.
محیا
2019-01-09T15:47:46
این سایت یعنی تاریخ ما محشره واقعا ممنون.و همچنین استاد شهریار عزیز ک نظیر ندارند و می فرمایند : زندگانی گر کسی بی عشق خواهد من نخواهم/راستی بی عشق زندادن است بر من زندگانی
حسن
2018-01-19T08:03:15
سلامغزلیات دیگر آیینی و قدرتمند شهریار را نیز بگذارید.یا علی ع
شهراد
2018-08-08T14:19:05
در پاسخ به مجیدمعنی بیت را اگر چنین ببینی، اشتباهی رخ نداده است و به اصل مفهوم هم نزدیک تر است.اگر سرچشمه بقا به دست علی می بود، از روی کرم و بخشندگی آنچنان به همه عطا می کرد که اثری از فنا نمی ماند و همه بقا می شد.دو بیت بعد هم دربردارنده همین مفهوم است.سخاوت بی حد
مجید نگاری
2018-05-16T13:08:40
با عرض سلام ، در این شعر روحانی و ملکوتی استاد شهریار " علی ای همای رحمت" در بیت سوم، به نظر این حقیر یک اشتباه چاپی اولیه و کم دقتی وجود دارد که سالها است که تکرار می شود و کسی هم توجه نمی کند! در مصراع اول: " به خدا که در دو عالم اثر از فنا نماند " معنای برعکس را می دهد ، یعنی می گوید که : "در دو عالم اثری از فنا و نابودی نخواهد بود اگر حضرت علی جلوی چشمه حیات و بقا را بگیرد ". به نظر بنده این مصراع این چنین بوده است : " به خدا که در دو عالم بجز از فنا نماند " در این صورت معنای آن مطلوب می گردد: " در دو عالم چیزی جز فنا و نابودی باقی نمی ماند اگر حضرت علی از بالا سر چشمه حیات و بقا را ببندد" یا علی
تابش اصفهانی
2021-12-30T19:01:08.1821891
همه نان خشک باشد نه شراب و شهد شیرین به جز از علی که جوید ز ریاضت این غذا را پیوند به وبگاه بیرونی
امیدوار
2022-02-15T15:29:51.15955
فارسی البته
علی
2022-07-23T09:35:41.4699983
با سلام و درود  به نظرم استاد شهریار به جای بیت «برو ای گدای مسکین در خانه علی زن       که نگین پادشاهی دهد از کرم گدا را»      باید می گفت « نزن ای گدای مسکین در خانه علی را       که علی زند به هرشب در خانه گدارا»  چرا که مولا شبها خودش به در خانه مستمندان می رفت و آنها را بدون اینکه حضرتو بشناسند مورد تفقد قرار        می داد . واقعا که    نه خدا توانمش خواند نه بشر توانمش گفت           متحیرم چه نامم شه ملک لافتی را